شماره 96    |    8 آذر 1391

   


نشر الکترونیک؛ نیاز جامعه نو

وقتی بیست سال پیش وارد حوزه هنری شدم در اکثر واحدها کامپیوتر آن روز و رایانه امروز وجود نداشت و اولین نشریه‌ای که تقریباً روزانه در حوزه توزیع می‌شد نشریه‌ای به نام بازتاب یا بریده جراید بود. این نشریه در واقع کپی مطالب نشریات کشور درباره حوزه هنری بود. این نشریه هنوز بدون نوآوری خاصی تولید می‌شود و جالب آنکه برخی بخش‏های حوزه مستقلاً! برای خود نیز مشابه این جزوه را منتشر می‌کنند. اما به نظر می‌رسد دیگر ما در دوران جدیدی قرار داریم و باید این روش‌های سنتی و هزینه‌بر کنار گذاشته شود و از فناوری‌های جدید استفاده کرد.


همه از خداییم و به سویش باز می‏گردیم

با خبر شدیم مادر بزرگوار همکار و مترجم ارجمند، جناب آقای علی فتحعلی آشتیانی پس از تحمل یک بیماری سخت و طولانی دار فانی را وداع گفته و به دیار باقی شتافته اند. همکاران سایت و هفته نامه تاریخ شفاهی ایران این اندوه جانکاه را به ایشان و دیگر فرزندان، بازماندگان و بستگان آن شادروان تسلیت گفته و برایشان آرزوی صبر و سلامتی داریم. امید آنکه روح آن مادر فداکار در این ایام سوگ حسینی در جوار مولایش آرام گیرد.


«بررسی جایگاه تاریخ شفاهی در پژوهش‌های تاریخی» در دانشگاه خوارزمی

به گزارش سایت تاریخ شفاهی ایران، گروه تاریخ دانشگاه خوارزمی (تربیت معلم) نشستی با عنوان «بررسی جایگاه تاریخ شفاهی در پژوهش‌های تاریخی» در روز یکشنبه 28 آبان 1391 از ساعت 9 تا 15 در محل این دانشگاه، برگزار کرد. در شماره پیش گزارش جلسه صبح را خواندیم. در ادامه گزارش جلسه بعد از ظهر می‏آید:


شاه جوان تنها دقایقی با رهبران سه قدرت جهانی دیدار کرد!

با اینکه از ابتدای سال 1943 میلادی ارتش آلمان در کلیه جبهه‏ها با شکست مواجه شده و مشغول عقب‏نشینی بود ولی برای هماهنگ ساختن مساعی متفقین و بخصوص گشایش جبهه دوم در خاک اروپا که مورد تقاضای شوروی‏ها بود ملاقاتی بین سران کشورهای بزرگ که رهبری جنگ علیه آلمان را به عهده داشتند ضروری بنظر می‏رسید. به پیشنهاد ژوزف استالین نخست‏وزیر ‏وقت شوروی، تهران برای اجتماع سران کشورهای شوروی، انگلستان و آمریکا در نظر گرفته شد.


احیای طرح تاریخ شفاهی بعد از چهار دهه

خوش اقبالی یعنی اینکه چطور انجمن تاریخ لومپوک(1) (Lompoc Historical Society) و موزه لومپوک در اوایل دهه هفتاد طرحی را در زمینه تاریخ شفاهی شروع کردند و اکنون تقریباً به بار نشسته است. پاتریشیا سازانی (Patricia Sazani) که در لومپوک بزرگ شده در حال گرفتن مدرک مردم‏شناسی خود از دانشگاه کلمبیا بود که ایده‏ای به ذهنش خطور کرد. وی با انجمن تاریخ لومپوک تماس گرفت تا نظر آنها را در خصوص شروع طرحی در زمینه تاریخ شفاهی جویا شود.


دوره‌های آموزشی تاريخ شفاهی دانشگاه کنتاکی

لکسينگتون LEXINGTON،‌ ایالت کنتاکي- امروزه ما در عصري زندگي مي‌کنيم که در آن اطلاعات به وفور پيدا مي‌شود ولي جمع‏آوري و ذخيره اين اطلاعات براي نسل‌هاي آينده به درستي صورت نمي‌گيرد. با اين حال،‌ يک طرح ملي در سطح آمریکا به رهبري دوگ بويد Doug Boyd، تاريخ‌نگار شفاهي برجسته و مدير مرکز تاريخ شفاهي لويي بي نان Louie B. Nunn در کتابخانه‌هاي دانشگاه کنتاکي University of Kentucky Libraries، در دست اجراست که اميدوار است بتواند اين کمبود را از طريق نشر بهترين دوره‌هاي آموزشي تاريخ شفاهي در عصر ديجيتال با عنوان OHDA جبران کند.


«آسمان مال من بود»؛ نگاهی به جنگ از آسمان

ششصدونهمین اثر از مجموعه كتاب‌هاي دفتر ادبيات و هنر مقاومت حوزه هنري، «آسمان مال من بود»، خاطرات سرهنگ خلبان صمد علی‌بالازاده است. این کتاب در 279 صفحه و با 30 ساعت مصاحبه توسط ساسان ناطق تدوين شده است. صمد علي‌بالازاده در دوران خدمتش 850 پرواز انجام داد كه 121 پرواز در عمليات‌هاي برون‌مرزي و پشتيباني هوايي بوده است. وي در دي ماه سال 137 بازنشسته شد. علي‌بالازاده از دوستان نزديك خلبانان شهيد، عباس بابايي و مصطفي اردستاني بوده و به همين دليل خاطرات وي به‌گونه‌اي با خاطراتي از اين دو شهيد عجين شده است.


تاریخ رسمی جنگ هیچ‌گاه از قدم‌خیرها حرفی نزده است

مدیر دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری در نشست بازخوانی و نقد کتاب «دختر شینا»، خاطرات قدم‌خیر محمدی کنعان به قلم بهناز ضرابی‌زاده، گفت: تاریخ رسمی جنگ هیچ‌گاه از قم‌خیرها حرفی نزده و نمی‌زند. مرتضی سرهنگی نویسنده و مدیر دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری، در نشست بازخوانی و نقد کتاب «دختر شینا» که 30 آبان در فرهنگسرای انقلاب اسلامی برگزار شد، با بیان این‌که جنگ‌ها وقایع مهمی در جهان محسوب می‌شوند، افزود: جنگ یک حادثه نیست که پیش‌بینی نشده باشد، بلکه یک رویداد پیش‌بینی‌پذیر و برنامه‌ریزی شده است.


راضیه تجار: «دختر شینا» با زمزمه‌ زندگی جذاب‌ شده است

راضیه تجار، داستان‌نویس در نشست بررسی کتاب «دختر شینا» گفت: در این کتاب زندگی، زمزمه‌کنان در جریان است و با بیشتر خواندن جذاب‌تر می‌شود. با مطالعه عنوان کتاب، تصور می‌کنیم که درباره یک زن نوشته شده، اما زن و همسر او برای مخاطب به یک اندازه شناخته می‌شوند.


معصومه سپهری، قدردانی از مستندنگاران باعث انگيزه‌بخشی می‌شود

نویسنده کتاب «نورالدین پسر ایران» که در آيين اختتامیه پنجمين دوره جايزه ادبي جلال آل احمد تقدیر شد، گفت: در حوزه مستندنگاری، كار نويسنده چندان ارج نهاده نمي‌شود و قدرداني از زحمات مولف تنها در حد حرف باقي‌ مي‌ماند، اما تقدير از مولف چنین آثاری در جايزه ادبي جلال‌آل‌احمد، ارج نهادن به كار اوست و باعث انگيزه بخشي مي‌شود.


«کوه حضرت عباس» درجنوب اروپا

یک مستند دیدم دربارۀ بالکان و مسلمانانش. دستمایه‏ای شد تا یک خاطرۀ عجیب و غریب را برایتان نقل کنم. نمی‏دانم می‏دانید یا نه، در بالکان قریب 20میلیون شیعه بکتاشیه زندگی می‏کنند. شیخ بکتاش یک مبلغ مذهبی دولت عثمانی بود که سال‏هایی را در آن بلاد گذراند و انبوه پیروان عیسوی خسته از جنگ‏های بی‏پایان میان ارتدوکس‏ها و کاتولیک‏ها را به دین جدید بشارت داد. شیخ بکتاش ایرانی و خراسانی بود.


گفت‌وگو با محمد افراسیابی (5)

بخش پایانی: نخستين كارمند خانم در كتابخانه مجلس شوراي ملي كار مي‌كرد. اما مجلس شوراي ملي نماينده خانم نداشت. تا اين كه در زمان رياست تقي‌زاده در مجلس سنا، كارمند خانم استخدام كردند. او با استخدام يك خانم موافقت كرد. آن موقع عباس زرياب خويي رئيس كتابخانه (مجلس سناي سابق) بود. اتاق هيئت رئيسه روبه‌روي راهرو قرار داشت.


وقتي براي ما مي‌نويسيد...
وقتي براي هفته‌نامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مي‌نويسيد، دوست داريم نکته‌هايي را در نظر بگيريد.
اين هفته‌نامه نوشته‌ها و دانسته‌هاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطره‌گويي، خاطره‌نگاري، يادداشت‌نويسي روزانه، سفرنامه‌نويسي، وقايع‌نگاري، روزشمار نويسي و... نشان مي‌دهد. حتي براي زيرشاخه‌هاي رشته تاريخ هم جا باز کرده‌ايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارش‌ها، مصاحبه‌ها، مقاله‌ها، يادداشت‌ها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميل‌تان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقاله‌ها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دست‌مان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اين‌باره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دل‌مان مي‌خواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفته‌نامه، با نوشته‌هاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلم‌مان از دايره اخلاق بيرون برود.

 


 

بازسازی و مرمت خانه بنیانگذار فقید انقلاب اسلامی در شهر نجف اشرف توسط موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) پیگیری شده وهم اکنون پروژه بازسازی این مکان در مراحل پایانی است.




 

خـاطـرات احمـد احمـد (۱۳)
به کوشش: محسن کاظمی
انتشارات سوره مهر
دفتر ادبيات انقلاب اسلامى


همگام و همراه با حزب ملل‏اسلامى

بعد از پذيرش رسمى من در تشكيلات حزب ملل‏اسلامى(1)، در جلساتى مخفى حضور پيدا كردم. سه جلسه اول فقط در حضور آقاى ميرمحمد صادقى و در منزل يا مسجد برگزار مى‏شد. او در اين نشستها درباره، ارتباطات تشكيلاتى و جايگاه من در اين تشكيلات صحبت كرد. در همين جا بود كه فهميدم فقط مى‏توانم با يك نفر بالادست خود آشنا باشم و نيز بايد در كلاسهاى حزبى، در حوزه‏اى كه برايم تعيين مى‏شد شركت كنم.
بعد از جلسات اوليه وارد كلاسهاى حزبى شدم. وظيفه من در اين مرحله، شركت در كلاس و كسب آموزشهاى تشكيلاتى لازم بود. علاوه بر آن مى‏بايست افراد صالح، مطمئن و داراى انگيزه‏هاى مبارزاتى را به حزب براى تحقيق و جذب معرفى مى‏كردم.
در حزب هر يك از اعضا با شماره‏اى چهار رقمى شناخته مى‏شد. وقتى براى اولين مرتبه اين شماره به من داده شد در ذهن خود چنين پنداشتم كه حزب داراى چند هزار نفر عضو است كه اين شماره به من رسيده است. همين شماره چهار رقمى و تصور وجود جمعيت چند هزار نفرى، دلگرمى و انگيزه خوبى براى ادامه فعاليتها و حضور در جلسات، كلاسها و سخن‏رانيها بود.
در كلاسهاى حزب، از اصول، برنامه‏ها و مرام حزب و اهدافى كه در پى آن است و نيز نوع حكومت موردنظر و پارلمان اسلامى سخن گفته مى‏شد.
نشريه خلق(2) تنها ارگان رسمى حزب بود كه درصدر مطالعات من قرار داشت و بيش از 24 ساعت اجازه نگهداشتن آن را نداشتم. پس از اين مهلت آن را به حزب برمى‏گرداندم تا عضو ديگرى از آن استفاده كند. علاوه بر آن كتابهاى مهندس مهدى بازرگان و دكتر يدالله سحابى را هم مطالعه مى‏كردم. از ديگر مسائلى كه به ما آموزش داده مى‏شد، اصول مخفى كارى، نحوه عضوگيرى و انضباط سازمانى بود. در بعضى از كلاسها نيز برخى نوشته‏ها، مقالات و تحليلهاى نشريه خلق به بحث و نظر گذاشته مى‏شد.
فرمانده واحد ما در حزب سيدمحمد ميرمحمد صادقى بود و با ديگر اعضاى ساير كلاسها چون جواد منصورى و هادى شمس حايرى(3) در ارتباط بودم.
با گذشت چند ماه من رابط بين دو كلاس از كلاسهاى حزب شدم. رفته رفته علاقه‏ام به حزب و كارهاى تشكيلاتى بيشتر شد. به خاطر اعتقاد شديدى كه به حزب داشتم، قسمتى از حقوق ـ 452 تومان‏ـ معلمى‏را به آنها مى‏دادم و معتقد بودم با همين كمكها و فعاليتها، حزب مى‏تواند سريع‏تر به اهدافش برسد.
به اين ترتيب، تمام زندگى‏ام در آن مقطع سنى و شور جوانى، تحت‏الشعاع مسائل حزب بود. سعى مى‏كردم هركارى انجام مى‏دهم و هرجا كه مى‏روم مصالح و منافع حزب را در نظر بگيرم.
به خاطر دارم كه در شهريور 1344 (يك ماه قبل از كشف حزب) براى كارى شخصى به جنوب كشور ـ بندرعباس ـ رفتم. در اين فرصت به دست آمده، راههاى ورود و خروج شهر، آبراهه‏هاى خليج فارس و نحوه تردد و بارگيرى كشتيها و لنجها را براى ورود اسلحه بررسى كردم. برخى از اماكن شهرى و افرادى‏را كه داراى زمينه‏هاى انقلابى و مبارزاتى بودند نيز شناسايى كردم. آن‏قدر در اين كار دقيق شدم كه شايد كار اصلى‏ام تحت‏الشعاع اين بررسيها قرار گرفت.
حزب ملل اسلامى و فعاليتها و تلاشهايى كه براى آن مى‏كردم، يكى از برگهاى زرين زندگى‏ام مى‏باشد. گرچه عمر فعاليت اين حزب كوتاه بود، ولى تأثير آن بر افكار و بينش اعضا عميق بود به طورى كه اغلب افراد آن پس از آزادى از زندان همچنان در راه مبارزه با رژيم طاغوت باقى ماندند و حتى حركتهاى نو و تازه‏اى را هدايت و رهبرى كردند.



1- حزب ملل اسلامى، سازمان و تشكيلاتى سياسى بود كه مرامى فكرى و انقلابى داشت و از مشى مسلحانه برخوردار بود. اولين جلسه كميته مركزى حزب در اسفند سال 1340 به رهبرى آقاى سيدمحمد كاظم موسوى بجنوردى تشكيل شد. اساس و برنامه كار حزب بر محور ايجاد حكومت اسلامى استوار و برنامه هايش در عرصه‏هاى   اقتصادى،قضايى، فرهنگى و سياست خارجى در 65 ماده مدون شده بود. روش كار و برنامه عملى تحقق اصول و نيل به اهداف؛ بر قيام مسلحانه و درگيرى نظامى با رژيم پهلوى بود. فعاليت تشكيلاتى حزب به سه مرحله تقسيم شده بود:



 
 

       تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.