شماره 88    |    12 مهر 1391

   


شبی پرخاطره برای مردی که در قلب مردم کردستان نفوذ کرده بود

به گزارش سایت تاریخ شفاهی ایران؛ دویست و بیست و هشتمین جلسه شب خاطره با حضور محسن مومنی، ریاست حوزه هنری، بیاتیان، نماینده مردم شهر بیجار در مجلس شورای اسلامی و جمعی از خانواده‏های ایثارگر و جانباز وعلاقه‏مندان به خاطرات دوران دفاع مقدس عصر (ششم مهر ماه 1391) در تالار اندیشه حوزه هنری برگزار شد. این شب خاطره به خاطرات شهید سرتیپ محمود امان‏اللهی از زبان فرماندهان، همرزمان و خانواده این شهید اختصاص داشت. رحیم مخدومی، خاطره‏نویس نیز به سفارش بنیاد شهید و امور ایثارگران در حال نگارش خاطرات شهید امان‏اللهی است.


یک گزارش در باب دو گزارش

اینکه آدم بخواهد، بی‌تعارف، دربارة کسانی بنویسد که دوستشان دارد، ستایششان می‌کند، و زیر سایة آرام آن‌ها قد کشیده کار سختی است. می‌ترسد که ندانسته بی‌انصافی کند. می‌ترسد که ندانسته قدرنشناسی کند. می‌ترسد که حق مطلب را خوب ادا نکند. از آن‌طرف، می‌ترسد که اغراق کند. می‌ترسد که هیجان‌زده شود. می‌ترسد که علاقه‌اش بر آرامشش بچربد.


بررسی ضروری یک پدیده

گزراش نویسی جنگ را باید یکی از جذاب ترین شاخه های روزنامه نگاری دانست٬ که همواره برای مخاطبان جذاب و خواندنی می‌باشد. بررسی گزارش نویسی جنگ را با هدایت الله بهبودی که خود تجربه روزنامه نگاری در جنگ را داشته است و هم اکنون معقتد به کنکاش این رویداد می باشد را در ادامه می‌خوانید.


سينماى جنگ نوعى تاريخ‏نگارى است

«برنامه‌سازی تلویزیونی در حوزه دفاع مقدس» عنوان کتابی از گروه فرهنگی مدیریت پژوهش سیمای جمهوری اسلامی ایران است. چاپ نخست این کتاب از سوی همین مدیریت و اداره کل آموزش و پژوهش سیمای جمهوری اسلامی ایران در قطع وزیری و 167 صفحه، با شمارگان 500 نسخه، شهریور ماه گذشته (1391) منتشر شد. پژوهشگر «برنامه‌سازی تلویزیونی در حوزه دفاع مقدس» محمد دیندار بوده است. او گفت‌وگوهای خود با نویسندگان و فیلمنامه‌نویسان دفاع مقدس و‌ فیلمسازان و مدیران تهیه و تولید برخی آثار سینمایی و تلویزیونی در این باره را گردآورده و آنها را با ویرایش علی ناظری در قالب کتاب عرضه کرده است.


فائزه توكلي، پژوهشگر: «تاریخ شفاهی» و «گفتمان» جنگ ارتباط نزدیکی دارند

پژوهشگر پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در نشستی با عنوان «تاریخ شفاهی و گفتمان دفاع مقدس» گفت: تاریخ شفاهی رویکردی نو به تاريخ‌نگاري است و هم‌اکنون نقش مکملی در تاریخ‌نگاری ایران دارد و مقوله گفتمان در ارتباط با تاریخ شفاهی مورد نظر است. این دو ارتباط نزدیکی دارند و باید توجه داشت که گفتمان، خلق موضوع می‌کند و به تحلیل مباحث نمی‌پردازد.


انتشار خاطرات بعد از انقلاب «جواد منصوری»

كتاب «خاطرات جواد منصوري بعد از انقلاب» به قلم محسن مصحفي نوشته شده و براي انتشار به دفتر ادبيات انقلاب اسلامي سپرده شده است. مصحفی گفت: تدوین و انتشار چنین خاطراتی، علاوه بر این که تلاشی برای کاستن از حوزه بزرگ مجهولات عرصه تاریخ است، هدف‌های آشنا کردن نسل‌هاي بعد از انقلاب با یک مقطع فوق‌العاده حساس و انتقال تجربه‌های ارزشمندی را نیز دنبال می‌کند.


عملیات ثامن‏الائمه(ع)

پنجم مهرماه 1360 یادآور رشادت و پیروزی دلیرمردان لشکر77 خراسان در عملیات ثامن‏الائمه(ع) است. آن گونه که اسناد و خاطرات منتشرشده در زمینه دفاع مقدس حکایت می‏کنند این عملیات سرآغاز دیگر عملیات‏ها‏ی نیروهای نظامی در آن مقطع محسوب می‏شود. در این راستا خاطرات و کتاب‏ها‏یی نگارش و منتشر شده‏اند که از بین آنها کتاب «عملیات ثامن‏الائمه(ع)» را می‏توان نمونه‏‏ای از آثار مستند دفاع مقدس دانست که نویسندگان با رویکرد به اسناد و خاطرات به تحلیل و بررسی عملیات ثامن‏الائمه(ع) و نقش لشکر 77خراسان در این موضوع پرداخته‏اند.


سرمایه‏داری خانوادگی خاندان لاجوردی

کتاب حاضر پژوهشی است توصیفی و تحلیلی از خانواده‏ای ‏‏سرمایه‏گذار و کارآفرین بر مبنای اسناد موجود در مراکز دولتی، خصوصی و کتابخانه‏ها‏، اما اساس کار بر انجام مصاحبه‏ها‏ی نویسندگان با مدیران و اعضای خانواده لاجوردی و یا مصاحبه‏ها‏ی موجود در آرشیو تاریخ شفاهی با برخی اعضای این خانواده و نزدیکان و نیز مدیران حوزه فعالیت و مقامات سابق اقتصادی است که به عنوان مکمل روش‏ها‏ی کمی و اسنادی مورد استفاده قرار گرفته است. نويسندگان كتاب(1) معتقدند هدف اصلي از نگارش اين كتاب مطالعه موردي سرمايه‏داري خانوادگي لاجوردي به عنوان برشي از تاريخ تحولات معاصر به تبيين رفتارهاي اقتصادي است.


اردبیل و لحظه هایی ناب در مسیر تاریخ

انقلاب اسلامی رویدادی بود که بسیاری از رویدادها و وقایع دهه آخر قرن بیستم را تحت‌الشعاع خود قرار داد و وجه تمایز زیادی با انقلاب‌های بزرگ جهان از قبیل 1917 روسیه، انقلاب کبیر فرانسه و انقلاب چین داشت. یکی از این وجوه تمایز، به حضور و مشارکت اکثریت مردم ایران در به پیروزی رساندن آن مربوط می‌شود. مردم ایران از هر قوم و قبیله و نژاد، با هر دین و مذهبی و در هر جای کشور، در آن سهیم بوده‌اند. و در پیروزی این نهضت اسلامی ایفای نقش کرد‌ه‌اند.


اریک هابزبام درگذشت

اریک هابزبام تاریخ‏نگار مارکسیست انگلیسی در نخستین ساعات صبح روز یکم اکتبر 2012 (یازدهم مهر ماه)دربیمارستان رویال فری لندن درگذشت. اریک جان ارنست هابزبام (Eric John Ernest Hobsbawm) در 9ام ژوئن 1917 در بندر اسکندریه مصر در خانواده‏ای یهودی چشم به جهان گشود. پدرش یک تاجر لهستانی تبار و مادرش اتریشی بود.


مروری بر آکنفیلد: خوش‌آوازه بعد از چهل سال (1)

با گذشت چهل سال و اندی از نگارش کتاب «آکنفیلد» توسط رونالد بلایز به جرأت می‌توان ادعا کرد که این اثر یکی از نافذترین و مؤثرترین کتاب‌های حوزه تاریخ شفاهی است و عده زیادی نیز با این نظر موافق‌اند.(1) «آکنفیلد» نخستین بار در سال 1969 به چاپ رسید و جزو آثار عالی و برجسته‌ای به شمار می‌آید که هنوز هم می‌تواند خواننده‌اش را با توصیفات صریح و واقع‌بینانه از زندگی مشقت‌بار و توقف‌ناپذیر روستائیان تحت تأثیر قرار دهد.


وقتي براي ما مي‌نويسيد...
وقتي براي هفته‌نامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مي‌نويسيد، دوست داريم نکته‌هايي را در نظر بگيريد.
اين هفته‌نامه نوشته‌ها و دانسته‌هاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطره‌گويي، خاطره‌نگاري، يادداشت‌نويسي روزانه، سفرنامه‌نويسي، وقايع‌نگاري، روزشمار نويسي و... نشان مي‌دهد. حتي براي زيرشاخه‌هاي رشته تاريخ هم جا باز کرده‌ايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارش‌ها، مصاحبه‌ها، مقاله‌ها، يادداشت‌ها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميل‌تان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقاله‌ها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دست‌مان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اين‌باره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دل‌مان مي‌خواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفته‌نامه، با نوشته‌هاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلم‌مان از دايره اخلاق بيرون برود.

 


 

در مجلس شورای اسلامی ایران از تمبر خالق اثر معنوی پیشانی بند رزمندگان رونمایی شد. منصور واحدی خالق و طراح پیشانی بند رزمندگان ایرانی در دوران دفاع مقدس بود.




 

خـاطـرات احمـد احمـد (۵)
به کوشش: محسن کاظمی
انتشارات سوره مهر
دفتر ادبيات انقلاب اسلامى


بغضهاى تركيده
تقليد از حضرت امام خمينى

پس از فوت آيت‏الله العظمى بروجردى، رژيم شاه تلاش وافرى كرد تا اعلميت آيت‏الله حكيم را در عراق رسميت بخشد و به اين ترتيب قدرت مذهبى را به بيرون از مرزها بكشد؛ ولى وجود آيت‏الله خمينى و مسائلى كه در روزهاى بعد به وجود آمد عبث بودن اقدامات و پيش دستيهاى رژيم را ثابت كرد.
در سال 1341 زمانى كه دولت اسدالله علم لايحه‏اى به نام «انجمنهاى ايالتى و ولايتى»(1)  را به تصويب رساند، نهضتى در مخالفت بااين لايحه بويژه از طرف علما و جامعه روحانيون و گروههاى فعال از جمله هيئتهاى مؤتلفه اسلامى شكل گرفت و اعلاميه‏ها و بيانيه‏هاى بسيارى در مخالفت با آن صادر شد.
اعلاميه‏ها و تلگرافهاى آيات عظام، امام خمينى، ميلانى، قمى، شريعتمدارى، گلپايگانى، مرعشى نجفى توسط وعاظ ازجمله مرحوم حجت الاسلام والمسلمين محمدتقى فلسفى بر منابر مسجدها و هيئتها خوانده مى‏شد و به مردم توجه و آگاهى مى‏داد.
براى من نام آيت‏الله خمينى بين نامهايى كه اعلاميه هايشان خوانده مى‏شد، ناآشنا بود و كمتر درباره او مى‏دانستم. البته به طور محدود برادرم درباره سجاياى اخلاقى، علمى و مبارزاتى ايشان برايم سخن گفته بود. همه اعلاميه‏ها خوانده مى‏شد، اما آنچه كه بر دل من و ساير مردم مى‏نشست و از همه گيراتر بود، اعلاميه امام خمينى بود. همان موقع مى‏شنيدم كه برخى مردم از يكديگر مى‏پرسيدند: «اين كيست؟ تا الان كجا بوده؟» ولى برايشان مواضع صريح و بى‏پرواى امام مهم و مايه اميدوارى بود كه موجب مسرت و خوشحالى‏شان مى‏شد. به اين ترتيب مردم با اسم حضرت امام آشنا شدند. مبارزين واقعى آرام آرام بستر اصلى خود را يافته و به سمت نهضت امام خمينى جذب شدند. من نيز اطلاعاتم از امام روز به روز بيشتر مى‏شد. دريافتم كه امام با وجود اينكه از جهات مقام و مرتبت علمى از بسيارى از علما بالاتر است ولى از ارائه رساله خوددارى مى‏كنند.
به وضوح به ياد دارم روزى كه آقاى فلسفى در مسجد ارك اعلاميه حضرات آيات را مى‏خواند، اعلاميه حضرت امام مرا به شدت تحت تأثير قرار داد. با وجود اينكه امام هنوز رساله‏اى منتشر نكرده بود، ولى در دل نيت اين را داشتم كه بعد از آن از حضرت ايشان تقليد كنم.
پس از سيل خروشان اعتراضات مردمى و بيانيه‏ها و اعلاميه‏هاى معلمان و روحانيون، سرانجام لايحه «انجمنهاى ايالاتى و ولايتى» لغو شد.

ورود به انجمن ضد بهاييت
بعد از بروز چند حادثه پى در پى كه ذكر آن گذشت، تحولاتى فكرى و درونى در خود احساس كردم. اين تحول مانند يك تشنگى بود و براى سيراب شدن به دنبال چشمه‏هاى آب مى‏گشتم. در طول اين جستجو روزى برادرم مهدى گفت كه گروهى به نام «انجمن ضد بهاييت»(2)  وجود دارد كه با بهاييها مبارزه مى‏كند. به من پيشنهاد داد كه به آنها بپيوندم و در كلاسهاى آنها حاضر شوم.
براى اين منظور به آقاى مينايى پور ـ از اعضاى اوليه انجمن ـ معرفى شدم. آقاى مينايى پور فردى مخلص و متدين بود كه به كارهاى فرهنگى بسيار علاقه داشت. پس از مدتى حضور در جلسات آشنايى و آموزش انجمن، به آقاى مرتضى خدايى معرفى شدم. او يكى از معلمين و مدرسين زبردست انجمن بود كه تسلط خوبى در شناخت مواضع انحرافى بهاييت داشت. من مدتى به كسب آموزشهاى مقدماتى، مبانى اعتقادى ـ دينى و راههاى تبليغ پرداختم.
در اين كلاسها خطر بهاييت برايم محرز شد، از اين رو براى مبارزه با آن با جان و دل به فراگيرى مسائل اسلامى، اعتقادى و روشهايى براى نفوذ و تأثير پرداختم.
بهاييها شدم. من به عنوان «نعش»(3)  به مجالس بهاييها مى‏رفتم و اطلاعاتى درخصوص نحوه كار، فعاليت، نشان و آدرس مسلمانانى كه گرايشها و علاقه هايى براى بهايى شدن داشتند، كسب كرده و به انجمن ارائه مى‏كردم.
وقتى ما به خانه‏هاى تبليغى بهاييها وارد مى‏شديم، آنها به طرق مختلف سعى مى‏كردند تا بفهمند كه آيا ما نفوذى هستيم يا نه؟ و چون ما آموزش لازم را ديده بوديم، آنها به هدفشان نمى‏رسيدند.




 
 

       تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.