شماره 198    |    20 اسفند 1393

   


نوروز مبارک!

یک سال دیگر گذشت و تا دو شماره دیگر به دویستمین شماره این هفته نامه می رسیم. رسیدن به شماره دویست برای ما مایه افتخار است. نه به خاطر این که آنچه ارایه کردیم بهترین کار بوده است، بلکه به خاطر این که توانستیم دوام بیاوریم بی آن که هفته ای را مگر در شرایطی خاص تعطیل کنیم. آنچه تا کنون ارایه شده نه آن چیزی بوده که شایسته دیدگان خوانندگان ارجمندمان باشد و نه آن چیزی بوده که ما در نظر داشتیم رخ دهد. آنچه در این نزدیک به دویست شماره خوانده اید بضاعت ما بوده است که بر اساس آن چه شدنی بوده، گردآورده و ارایه کرده ایم. بارها تا آستانه تک زبانه کردن نشریه و یا بیشتر کردن فاصله انتشار رفتیم و بازگشتیم. این رفتن و بازگشتن با حذف بسیاری از هزینه ها، برنامه ها و کارهایی که برای توسعه نشریه در نظر داشتیم رخ داد.


آخرین چهارشنبه سال

آخرین چهارشنبه سال یادآور حس نوستالوژی که بخش اعظم آن مربوط به میراث گذشته است. میراثی که قرن‏ها توسط بزرگان و اجدادمان به واسطه روایت شفاهی حفظ شده و بخشی از باور فرهنگی اقوام یا گروهی از مردم را تشکیل می‏دهند. وقتی خاطرات گذشته را مرور می‏کنم، همیشه آخرین چهارشنبه سال به عنوان روزی پاک و مقدس در ذهنم نقش بسته است. قطعاً بیان آیین‏ها و باورهای فرهنگی که نمادی از طرز بینش اقوام و گروه‏های خاص است می‏تواند به ثبت و بررسی جنبه‏های مختلف آن کمک کند.


دست خدا

کتاب «دست خدا» خاطرات سرهنگ قاسمعلی زارعی، همرزم شهید حاج ستار ابراهیمی است. زارعی در این کتاب، خاطرات خود و همرزمانش را شوخ طبعانه به زبانی شیوا روایت می‌کند. کتاب گویای جانفشانی رزمندگان شهرستان اسدآباد در دوران دفاع مقدس است. سرهنگ قاسمعلی زارعی بعد از سالها در «دست خدا» بخشی از تاریخ دفاع مقدس استان همدان را روایت کرده است.


فراخوان مشارکت و همکاری در پروژه "مستندنگاری و تاریخ شفاهی روابط عمومی ایران"

مستندنگاری، تهیه مجموعه اسناد و مدارکی است که سیر تکوین و تحقق یک فعالیت از شروع تا خاتمه آن و چگونگی بهره‌برداری و نگهداری را، با تحلیل و ارزیابی مربوط نشان می‌دهد. مستندنگاری شامل فرآیند شناسایی، جمع‌آوری و ارائه اطلاعاتی است که دارای ارزش تاریخی برای یک مجموعه است و می‌تواند تحولاتی را نشان دهد.


آئین رونمایی از کتاب «محض اطلاع»

معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی می‌گوید سومین گام در جریان تولید و ثبت خاطرات شفاهی انقلاب اسلامی باید نهضت نقد خاطرات تالیف شده درباره انقلاب باشد و از آن با عنوان نهضت ضدخاطرات یاد می‌کند. آئین رونمایی از کتاب «محض اطلاع» شامل تحلیل محتوای جلد هفتم از یادداشت‌‌های اسدالله علم به قلم غلامعلی حداد عادل عصر دوشنبه در فروشگاه ترنجستان بهشت با حضور مولف و جمعی از چهره های فرهنگی برگزار شد.


شانزدهمین نشست تاریخ شفاهی کتاب

سلسله نشست‌های تاریخ شفاهی کتاب به همت مرکز کتاب پژوهی موسسه خانه کتاب دوشنبه هر هفته با دبیری نصرالله حدادی در سرای اهل قلم برگزار می‌شود و هر هفته به تاریخچه فعالیت‌های یکی از ناشران با سابقه و قدیمی در طول سال‌های متمادی و قدردانی از مدیر آن انتشارات اختصاص دارد. مهمان شانزدهمین نشست از این سلسله نشست‌ها علی محمدی اردهالی، مدیر انتشارات محمدی بود که دوشنبه 18 اسفند‌ماه در سرای اهل قلم حاضر شد و به سوالات نصرالله حدادی پاسخ داد. به علت ناتمام ماندن صحبت‌های این مدیر پیشکسوت انتشارات، جلسه دومی در سال جدید در ادامه سلسله نشست‌های تاریخ شفاهی به او اختصاص داده خواهد شد.


خاطرات هیگل از ارتش آمریکا و جنگ ویتنام

تگزاس Texas -فورت بلیس FORT BLISS: هیگل با توقف در این قرارگاه نظامی بیابانی در آخرین مرحله از بازدید خداحافظی‏اش به عنوان رییس پنتاگون، دور کاملی در این منطقه زد. در سال 1967، هیگل 20 ساله، برای آموزش مقدماتی وارد فورت بلیس شد، اوخیلی زودی برای کسب تجربه و مهارت‏های جنگی که زندگی‏اش را متحول کرد با کشتی به ویتنام رفت. این تجربه نزدیک به نیم قرن بعد به او این امتیاز را داد تا تنها کهنه سرباز جنگی به خدمت ارتش درآمده باشد که به عنوان وزیر دفاع خدمت کرده است.


طرح تاریخ شفاهی شهرک رانسورت

آرابث بالاسکوArabeth Balasko، از اهالی پارکرزبرگ Parkersburg ‏در طول 30 سال از عمر خود به جاهای متعددی سفر کرده است. او در جوانی به مدت 10 سال در آلاسکا زندگی کرده، فوق لیسانس خود را در رشته‏ی تاریخ و آرشیو از دانشگاه ماساچوست در بوستن گرفته و مدتی را هم در سئول، کره ی جنوبی سپری کرده است. در این میان، او هر از گاهی به ویرجینای غربی، یعنی جایی بازگشته که والدینش هنوز در آنجا زندگی می‏کنند. به همین دلیل بود که بالاسکو در سال 2013 به عنوان داوطلب به طرح امریکورپس Americorps [طرحی که به تقلید از استوری کورپس StoryCorps نام گذاری شده] پیوسته و برای انجمن تاریخ لویزبورگ Lewisburg ‏ و هم چنین در شهرک رانسورت در شهرستان گرینبریرGreenbrier ‏فعالیت می‏کند.


طرح تاریخ شفاهی پارک طبیعی کلیولند و خاطرات گرانبها

کلیولند، اوهایو- لیندا سکوراLinda Sekura زندگی‏اش را با نمودار حلقه‏های رشد زندگی درختان پارک طبیعی کلیولند می سنجد. روایت‏های شخصی او بخشی از طرح تاریخ شفاهی «پارک‏ شما، روایت‏ شما» خواهد بود. فاستر براون Foster Brown، مفسر تاریخ و طبیعت شناس پارک طبیعی، امیدوار است بتواند حداقل 150 خاطره را در این رابطه جمع‏آوری کند. این خاطرات هم در سازمان پارک‏ها و هم در سازمان دانشگاه دولتی کلیولند برای صدمین سالگرد این پارک طبیعی در سال 2017 بایگانی خواهد شد.


سخنی دربارة تاریخ از پایین به بالا (2)

هفته گذشته بخش نخست این مقاله را خواندیم. اینک بخش و پایانی را مرور می کنیم: فرض کنید می‌خواهیم راه‌های دیگری برای کشف تغییر نگرش مردم به مذهب سنتی پیدا کنیم، و تصمیم داریم از موضوع دفن به غسل تعمید بپردازیم. در کشورهای کاتولیک‌مذهب، غالباً نام کوچک افراد را از نام قدیسین می‌گیرند. در واقع، این رسم از زمان جنبش کاتولیکی ضد اصلاحگری تا به امروز شدیداً تداوم داشته است، به طوری که از این شاخص می‌توان اطلاعات گوناگونی دربارة مسیحی کردن یا از نو مسیحی کردن توده‌ها در دوران اصلاحگری و ضد اصلاحگری به دست ‌آورد. اما در همین قرن نوزدهم، شاهد رواج نام‌های کاملاً غیر دینی و گاهی عمداً غیر مسیحی یا حتی ضد مسیحی در کشورها هستیم.


مصاحبه گام به گام با استیوجابز(5)

ما اساساً می‏خواستیم کاری را دنبال کنیم که در اپل انجام می‏دادیم، یعنی نوآوری. اما مرتکب اشتباه شدیم. اشتباه ما این بود که سعی کردیم همان دستورالعمل به کار گرفته شده در اپل را اجرا کنیم، یعنی ساختن یک ابزارک [widget] کامل. اما بازار و صنعت در حال تغییر بود. شاخص‏ها در حال تغییر بودند. ما در نهایت پی بردیم یا آخرین شرکتی خواهیم بود که آن را می‏سازیم یا اولین شرکتی که آن را نمی‏سازیم. ما درست در خط مرز قرار داشتیم. فکر می‏کردیم آخرین نفری خواهیم بود که آن را می‏سازیم اما اشتباه می‏کردیم. اولین شرکتی بودیم که آن را نساختیم. کار ما پایانی بر شرکت‏هایی بود که سعی داشتند آن را بسازند.


وقتي براي ما مي‌نويسيد...
وقتي براي هفته‌نامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مي‌نويسيد، دوست داريم نکته‌هايي را در نظر بگيريد.
اين هفته‌نامه نوشته‌ها و دانسته‌هاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطره‌گويي، خاطره‌نگاري، يادداشت‌نويسي روزانه، سفرنامه‌نويسي، وقايع‌نگاري، روزشمار نويسي و... نشان مي‌دهد. حتي براي زيرشاخه‌هاي رشته تاريخ هم جا باز کرده‌ايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارش‌ها، مصاحبه‌ها، مقاله‌ها، يادداشت‌ها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميل‌تان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقاله‌ها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دست‌مان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اين‌باره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دل‌مان مي‌خواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفته‌نامه، با نوشته‌هاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلم‌مان از دايره اخلاق بيرون برود.

 

نظریه تاریخ شفاهی-۳۵
نویسنده: لین آبرامز
Lynn Abrams
مترجم: علی فتحعلی آشتیانی


پس دو عنصر در اینجا دخیلند که در مکالمه‌ای سه‌جانبه (مکالمة مصاحبه‌شونده با خود، با مصاحبه‌گر و با فرهنگ) به هم گره خورده‌اند: نخست، فرایندی که فاعل یا مصاحبه‌شونده طی آن با تکیه بر فرمول‌های گفتمانی یا هویت‌های عمومیِ مشخصِ موجود می‌تواند نسخه‌ای از «خود» را بسازد؛ و دوم، ذهنیت‌های حاضر در مصاحبة تاریخ شفاهی که زمینه‌ساز شکل‌گیری داستان خاطره‌آمیز می‌شوند. به گفتة پِنی سامرفیلد:«پس چارچوب تاریخ شفاهی باید بر تحلیل و تفسیر نیز احاطه داشته باشد، یعنی صدایی که از جانب خودش سخن می‌گوید به علاوة صداهایی که با آن صدا سخن می‌گویند».(1) راوی و مصاحبه‌گر هر دو در آفرینش داستان تاریخ شفاهی دخالت دارند؛ پس ادعای بی‌طرفی یا عینیت در اینجا از اعتبار ساقط است.
پذیرش این ادعا از دهه 1980 بدین سو تاریخ شفاهی را روز به روز از ریشه‌های علوم اجتماعی‌اش دورتر ساخته است. زمانی وانمود می‌کردند که حضور پژوهشگر در مصاحبه حضوری خنثاست اما این رویکرد علوم اجتماعی به پژوهش امروزه منسوخ شده است ضمن آنکه نظریه بالا نیز نظریه قدیمی را نقض می‌کند. عوامل اجرایی تاریخ شفاهی اکنون بر جایگاه ارزشمند ذهنیت در تولید داستان‌های خاطره‌آمیز قویاً تأکید نموده و اذعان دارند که کاوش در ژرفای ذهن راوی و استخراج خاطرات او فرایندی گفتگومحور(2)  (یا تعاملی) است یعنی محصول رابطة دو انسان است که از فرمول‌ها و موضع‌گیری‌های گفتمانی متنوع و متعددی بهره می‌گیرند. چیزی به نام روایت بی‌واسطه(3) یعنی بازنمایی شفاهی ناب یا شفاف از تجربه‌های گذشته اصلاً وجود ندارد. همان‌طور که مصاحبه‌گر در ذهن خود برداشت خاصی از مصاحبه‌شونده پیدا می‌کند، مصاحبه‌شونده نیز به مخاطبانی که روی سخنش با‌ آنهاست می‌اندیشد و همین امر بر گفته‌های او تأثیر می‌گذارد؛ ضمن آنکه از قراردادهای حاکم بر نحوة انجام مصاحبة تاریخ شفاهی نیز غافل نیست. محیط مصاحبه با ضربان کلمات و تغییر آهنگ کلام، خلقیات و برنامة مصاحبه‌گر، و تعامل بین او و راوی حیات می‌یابد و داستان‌های خاطره‌آمیز در چنین محیطی پدید می‌آیند. موقعیت متنی مصاحبه نیز بر واکنش‌های راوی یعنی زبان، عواطف و لحن صدایش تأثیر می‌گذارد. تأثیرات بیرونی را هم نباید نادیده گرفت که یک نمونه‌اش فرایند پالایش وقایع سال‌های مابین تجربه‌ها و انجام مصاحبه است. در این فرایند، لایه‌های گفتمان وارد عمل شده و نحوة یادآوری و بازگویی تجربه و نقل رویدادهای روزها و ساعات منتهی به مصاحبه را شکل می‌دهند. این امر بر نوع نگاه راوی به اهمیت گذشته در زمان حال بی‌تأثیر نیست. و همین فرایند پیچیده است که تحلیل داستان‌های خاطره‌آمیز را برای مورخ جالب و مهیج می‌کند.
در دنبالة مطلب، مفاهیم نظری ذهنیت و بیناذهنیت را تبیین می‌نماییم، سپس با محوریت اندیشه‌های اطمینان خاطر و مدار فرهنگی، به سراغ برخی از مسائل ناشی از کاربرد این مفاهیم در تحلیل تاریخ شفاهی می‌رویم، و سرانجام اقداماتی را که پژوهشگر برای ادغام نظریه‌های بیناذهنیت در تفسیرهایش باید انجام دهد، بیان می‌کنیم.


نظریه
ذهنیت
تفاسیر عجیب و غریب از ذهنیت به قدری زیاد است که درک مفهوم آن را بسیار دشوار ساخته‌اند. ساده‌اش این می‌شود که از تفسیرهای ساختارگرایانه تا تفسیرهایی که بر عاملیت فرد تأکید می‌کنند بر تعریف مفهوم فوق سایه انداخته‌اند. اصل مطلب این است که ما می‌کوشیم رابطة بین حالات ذهن انسان‌های واقعی را که در دنیای واقعی نفس می‌کشند و صورت‌های فرهنگی مؤثر بر «ابراز، شکل‌گیری و ساخت آن حالات» را بفهمیم.(4) طبق درک ساختارگرایان از ذهنیت، عناصر اجتماعی یعنی ساختارهای مشهود در جامعه مانند طبقة اجتماعی، نژاد و جنسیت در شکل‌گیری خودآگاهی انسان‌ها نقش اساسی و مهمی ایفا می‌کنند. مثلاً از نظر فیلسوفی همچون پی‌یِر بوردیو،(5)  انسان ساختارهای دنیای بیرون (مانند طبقة اجتماعی یا خانواده) را ملکة ذهن خود می‌کند، و این ساختارهای درونی‌شده منجر به شکل‌گیری خصلتی می‌شوند که او از آن به «عادت‌واره»(6) یاد می‌کند. عادت‌واره در واقع نوعی شیوه تفکر، و گرایش است که خود را با حدود و ثغور ساختار تنظیم و هماهنگ می‌سازد.(7) پس در اینجا برای شخص نمی‌توان نقش عاملیت قائل شد زیرا او در هر عملی که از خود بروز می‌دهد تابع عادت‌واره‌اش است که همان نیز متقابلاً از ساختارهای بیرونی تأثیر می‌پذیرد. نظریه‌پردازانی مانند آنتونی گیدِنز(8)  از این همه پافشاری بر ناتوانی فاعل ناخشنودند و ضمن تأکید بر عاملیت فردی انسان‌ها معتقدند که مردم اصولاً «فاعل‌های دانا»(9) هستند و قادرند با ساختارها درگیر شده و به شیوه‌های مختلفی به آنها واکنش نشان دهند.(10)
تعاریفی که اخیراً در مورد ذهنیت مطرح شده بر سیالیت و خصلت ممکن‌الوجودی آن انگشت گذاشته‌اند. فمینیستی مانند خانم ترِزا دو لوریتیس(11)  ذهنیت را امر تثبیت‌شده‌ای قلمداد نمی‌کند. وی در تعریف خود معتقد است که «تک‌تک انسان‌ها ذهنیت را در محدودة معانی و دانش موجود در فرهنگ‌شان در مقاطع مشخص تاریخی تفسیر و بازسازی می‌کنند».(12) مورخان شفاهی باید بدانند که مصاحبه‌شوندگان‌شان برای ساخت سوژه در بافت خاص مصاحبه همواره از اندیشه‌ها، مفاهیم و معانی کمک می‌گیرند اما سوژه مذکور به هیچ وجه موجود ایستا و تغییرناپذیری نیست؛ به هر حال تعریف خانم لوریتیس برای چنین مورخانی بسیار سودمند است. از آنجایی که این سوژه به متغیرهای مستقلی وابسته است در طول زمان دچار تغییر و تحول می‌شود. بافت یا بستر مصاحبه تنها یکی از آن متغیرهاست. نکته مذکور در مورد پژوهشگر نیز صادق است زیرا ذهنیت او نیز تغییر می‌کند. مثلاً در مصاحبه با افراد مختلف یا حتی در مصاحبه‌های پیگیرانه با یک فرد مشخص.
مورخی که قصد راهیابی به عمق ذهنیت انسان‌ها را دارد ابتدا باید از موضع فاعلی خویش به درستی آگاه باشد. بدین منظور باید به درون خود مراجعه نموده در آن بیندیشد و نسبت به بی‌طرفی یا عدم بی‌طرفی خود مطمئن شود و حتی یک لحظه از حضور خود در فرایند پژوهش غفلت نکند.




 
 

       تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.