شماره 133    |    3 مهر 1392

   


تبیین یا تحلیل در تاریخ شفاهی جنگ تحمیلی

بی شک جنگ تحمیلی یکی از مهمترین عوامل شکل‏گیری و گسترش تاریخ شفاهی در ایران بوده است. حجم زیاد مصاحبه‏ها وکتاب‏های چاپ شده بر اساس آن، بیانگر اهمیت تاریخ شفاهی در ضبط و انتقال واقعیات جنگ در ایران است. علی‏رغم آن که بیش از دو دهه از شروع فعالیت‏های مربوط به تاریخ شفاهی جنگ می‏گذرد، اما هنوز مباحث و بعضاً ایرادات اساسی از سوی متخصصان و پژوهشگران این حوزه در زمینه چگونگی انجام و آرشیو آن وجود دارد که کمتر پاسخ قانع‏کننده‏ای به آن‏ها داده شده است.


سفرنامه هیروشیما- بخش دوم

از فراز اصفهان، شیراز و خلیج فارس رد می‌شویم و می‌افتیم تو سرازیری امارات متحده عربی و در فرودگاه دُبی به زمین می‌نشینیم. به شهری روشن رسیده‌ایم. فرودگاه شهری است روشن، بزرگ، زنده، دیدنی و رنگین. یک سوله غول‌پیکر فلزی- شیشه‌ای دراز، پر از فروشگاه‌های کوچک و بزرگ، پر از گذرگاه‌های سوار و پیاده شدن و پر از آدم‌های جوراجور. چند ساعت معطلی را به گشت در این سوله می‌گذرانیم. آن چه روی این برهوت دیروز خیمه زده، چیزی جز بلیت برنده اماراتی‌ها برای پاسخگویی به نیاز ترانزیتی این منطقه نیست.


قدم زدن روی شب

اهل جبهه، عملیات کربلای 2 را کربلای گیلانی‏ها قلمداد کرده‏اند. عملیات کربلای ۲ با رمز «یا ابا عبدالله الحسین(ع)» در ساعت 1 بامداد 10/6/1365 در منطقه عملیاتی حاج عمران آغاز شد. در این عملیات چندین لشگراز جمله لشگر قدس گیلان شرکت داشتند. ماموریت اصلی لشگر قدس گیلان در این عملیات تصرف و تأمین ارتفاع وارس از اهداف کلیدی منطقه بود. لشگر قدس گیلان با ۴ گردان پیاده، یک گردان ادوات و یک گردان توپخانه به همراه سایر گردان‏های پشتیبانی (گردان کمیل، گردان میثم، گردان حمزه، گردان امام حسین (ع)، گردان ادوات، گردان توپخانه) در این عملیات شرکت کرد.


نامه‌ای به «خانه کتاب»، برای «کتاب خاطره»

اخیراً توسط «کتابخانه تخصصی جنگ حوزه هنری» برای پیگیری وضع پدیدآوری خاطره‌نگاران، مکاتبه‌ای با «خانه کتاب» وابسته به «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» انجام شده است. به‌سبب اهمیت مطالبی که در آن مطرح شده، با اطلاع مدیر عامل محترم آن مرکز، این نامه عیناً در اینجا درج می‌شود تا ان‌شاءالله در روند پیگیری مطالبات قانونی این گروه از پدیدآوران آثار معاصر، مؤثر واقع شود.


در جستجوی حقایق شهریور1320 مشهد (3)؛ توقف فعالیت‏های آموزشی و عمرانی

در قسمت دوم این رشته مقالات به حضور ارتش سرخ در مشهد و نحوه استفاده از نیروی برق پرداخته شد. روس‏ها طبق قرارداد از نیروی برق شهری استفاده می‏کردند و بهای آن را هم پرداخت می‏کردند، ولی یکی موضوعاتی که در این باره موجب نامه‏نگارهای عدیده و بروز مناقشه شده است، پرداخت مالیات برق است. شرکت سهامی برق مشهد مدعی است در طول چهار سالی که نظامیان روس در مشهد اسکان دارند فقط بهای برق پرداخته‏اند و از دادن مالیات به بهانه‏های مختلف خوداری کرده‏اند.


نقش عمان وسلطان قابوس در اصلاح روابط ايران و منطقه-4

در 12/2/1369 آقاي بشارتي در ادامه‌ي سفر به کشورهاي حوزه‌ي خليج‌فارس در عمان با سلطان قابوس، سلطان اين کشور ديدار و پيام حجت‌الاسلام والمسلمين‏هاشمي‌رفسنجاني رئيس‌جمهور کشورمان درباره همکاري دو کشور و اوضاع منطقه‌ي خليج‌فارس را تسليم وي کرد. (مذاکرات آقاي بشارتي با مقامات عرب حوزه‌ي خليج‌فارس بيشتر درباره‌ي اوضاع منطقه با توجه به برقراري آتش بس ميان عراق و ايران صورت گرفت).


تجربه آخر هفته تاریخ شفاهی، الهام‏بخش دیگر افراد در گردآوری خاطرات

این سمینار و کارگاه مربوط به تجربه آخر هفته تاریخ شفاهی، در الهام بخشیدن به افرادی در کشور در جهت کار کردن بر روی طرح‏های تاریخ شفاهی خود کمک نموده است. اگر بخواهیم کاربردهای تاریخ شفاهی را نام ببریم می‏توانیم به تعدادی از آنها از جمله تاریخچه محلی و خانوادگی، طرح‏های میراثی، نمایشگاه‏های موزه ای و تاریخچه موسسات و انجمن‏ها اشاره کنیم. این رویداد توسط کتابخانه اورنج سیتی Orange City)) با حمایت انجمن تاریخ شفاهی نیو ساوت ولز استرالیا و مربیانشان تریش لویدو Trish Levido)) و ساندرا بلامی Sandra Blamey)) با حمایت مالی کانتری آرتس Country Arts میزبانی شده است


همایش بین المللی «تصویر خانواده: رسانه، روایت، خاطره»

10ام و 11ام ژوئیه 2014، لندن، انگلستان - فرصت ارسال چکیده: 30 نوامبر 2013 - این همایش نشان می‏دهد که چگونه مفهوم خانواده از طریق رسانه‌های مختلف از جمله هنرهای بصری، ادبیات و نمایش‌های موزه‏ها‏ در طی قرن‏ها‏ بازسازی و دوباره تعریف شده‏اند. تصویر خانواده از طریق هر دو شکل تمثیلی و مصنوعی‏اش مورد بررسی قرار می‏گیرد. ما اهمیت تصویر خانواده را در آثار ادبی و یا فیلم‏ها‏ از جمله فیلم‏ها‏ (مانند دبلیو جی سیبالدW.G. Sebald، یا فیلم «دبلیو» جورج پرسGeorges Perec، و یا «خاطرات کودکیthe Memory of Childhood»، یا «همه چیز درباره مادرمAll About my Mother» پدرو آلمادوارPedro Almodovar)، در نظر می‏گیریم و تصاویر گوناگون ارایه شده از خانواده و نسب را در نقاشی‏ها‏، عکس‏ها‏، رمان‏ها‏ی تصویری و رسانه‏ها‏ی بصری دیگر مورد بررسی قرار می‏دهیم.


به دنبال یادگارهای قدیمی یک شهر

آیا بخشی از تاریخچة وَرِن(1) پیرامون خانة شما قرار دارد؟ انجمن حفاظت وَرِن (Warren Preservation Society) مایل است آن‌ها را قرض بگیرد. گردانندگان طرح تاریخ شفاهیِ این انجمن به دنبال اقلامی خاص، از تَه‌بلیت‌های قدیمی گرفته تا بطری‌های شیر محلی، هستند تا اقلام نمایشگاهی را که پاییز امسال برپا خواهد شد، تکمیل کنند. هِلن هاوکینز(Helen Hawkins)، هماهنگ‌کنندة طرح گفت: «ما فهرستی از اقلام خاص را که برای تکمیل این نمایشگاه لازم است، در اختیار داریم. احتمالاً ساکنان فعلی شهر بعضی از آن‌ها را در جعبه‌ها یا صندوق‌های قدیمی خود دارند.»


ماجرای ثبت مناجات حضرت علی (ع) اهداشده توسط پسر نخست وزیر رژیم شاه در کتابخانه مجلس

حجت‌الاسلام سیدمحمود دعایی برای نخستین بار در یک جمع عمومی ماجرای اهدای نسخه‌ای نفیس و گرانبها از مناجات حضرت علی (ع) توسط فرزند علی امینی نخست وزیر شاه به وی و ثبت آن در کتابخانه مجلس را بازگو کرد. به گزارش خبرنگار مهر، مراسم نکوداشت استاد عبدالحسین حائری به پاس بیش از نیم قرن تلاش در عرصه نسخه‌پژوهی و فهرست‌نویسی، سه‌شنبه 26 شهریور و با حضور جمعی از مسئولان فرهنگی و شاگردان وی در سالن مشروطه برگزار شد.


وقتي براي ما مي‌نويسيد...
وقتي براي هفته‌نامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مي‌نويسيد، دوست داريم نکته‌هايي را در نظر بگيريد.
اين هفته‌نامه نوشته‌ها و دانسته‌هاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطره‌گويي، خاطره‌نگاري، يادداشت‌نويسي روزانه، سفرنامه‌نويسي، وقايع‌نگاري، روزشمار نويسي و... نشان مي‌دهد. حتي براي زيرشاخه‌هاي رشته تاريخ هم جا باز کرده‌ايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارش‌ها، مصاحبه‌ها، مقاله‌ها، يادداشت‌ها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميل‌تان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقاله‌ها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دست‌مان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اين‌باره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دل‌مان مي‌خواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفته‌نامه، با نوشته‌هاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلم‌مان از دايره اخلاق بيرون برود.

 


 

سازمان‌های اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران و موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس تفاهم‌نامه‌ای امضا کردند که یکی از بندهای آن به موضوع «مشارکت و تعامل در فرآیند جمع‌آوری، ثبت و نشر تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس فرماندهان شاخص لشکری و مدیران کشوری و بین‌المللی» توجه دارد.




 

خـاطـرات احمـد احمـد (۵۰)
به کوشش: محسن کاظمی
انتشارات سوره مهر
دفتر ادبيات انقلاب اسلامى


زندگى در خانه امن!

تولد دوقلوها در بيستم شهريور ماه سال 1353، زندگى ما را وارد مرحله جديدى كرد. وجود اين دو عطيه الهى، مريم و زهرا، كانون زندگى ما را گرم‏تر از پيش كرد. ديگر هيچ وقت اضافه‏اى نداشتيم كه به مسئله ديگرى غير از تربيت و پرورش كودكانمان بينديشيم. بزرگ كردن هم‏زمان اين دو خيلى سخت بود. اگر يكى مى‏خوابيد، ديگرى او را با گريه‏اش بيدار مى‏كرد، و اگر آن يكى شير مى‏خورد ديگرى از گرسنگى شروع به گريه و زارى مى‏كرد.
ما كه سخت مشغول تر و خشك كردن اين دو نوزاد بوديم و تمام فكر و ذهن خود را معطوف اين مسئله كرده بوديم، وعده‏هاى فعاليت با سازمان را از ياد برديم. تا اينكه روزى سپاسى آشتيانى خبر آورد كه سازمان خواسته است تا شما خانه مخفى و امنى را تهيه كنيد. من ابتدا از پذيرش آن طفره رفتم، ولى بعد با فشار سازمان و با توجه به وعده‏اى كه از قبل داده بودم، پذيرفتم. چون در شركت آهن‏قراضه مشغول كار بودم و فرصت براى جستجوى خانه نداشتم، اين وظيفه را همسرم پذيرفت. او هر روز يكى از دخترانم را بغل مى‏گرفت و در كوچه پس كوچه‏هاى شهر دنبال خانه‏اى مناسب و امن با چند راه گريز مى‏گشت. من چند منطقه‏اى را كه مناسب مى‏دانستم به او معرفى كردم تا در آن مناطق به جستجو ادامه دهد. پس از چند روز خانه‏اى را در خيابان زرين‏نعل شناسايى كرد. من براى اجاره خانه نزد پيرمردى كه صاحب آن بود رفتم و گفتم برادرزنم نيز دانشجوست و گه گاه به اينجا مى‏آيد و او پذيرفت. به اين ترتيب راه را براى رفت و آمد سپاسى آشتيانى هموار كردم.
فرداى انعقاد قرارداد اجاره، بدون اينكه آدرسى به كسى بدهيم، اسباب و اثاثيه خود را جمع كرده و به اين خانه رفتيم. به اين ترتيب من اولين خواسته اساسى سازمان و بزرگ‏ترين اشتباه زندگى خود را به جاى آوردم.
گرچه زندگى علنى براى من سخت بود، ولى با تحمل، صبر و كمى مراقبت ممكن بود. با شروع زندگى مخفى مشكلات جديدى برايم فراهم شد كه قدرت تحمل آن را نداشتم. ساواك نيز حساسيتش به من دوچندان شد. در آن مدت چند مرتبه به منزل پدرم مراجعه كرده و سراغ مرا گرفته بودند.
زندگى با دو بچه كوچك در خانه مخفى بسيار سخت بود. از اين رو ابتدا يكى از دوقلوها(مريم) را براى نگهداى به مادرزنم سپرديم و ديگرى (زهرا) را با خود برديم. با استقرار در اين خانه، آنها نام مستعار شاپور را براى من و نام شاپورزاده را براى همسرم انتخاب كردند.
پس از ايجاد ارتباط رسمى با سازمان و شروع زندگى پنهان، سپاسى آشتيانى ارتباط خود را با ما قطع كرد و فرد ديگرى به نام حبيب(1)  را به عنوان رابط سازمان به ما معرفى كرد. پس از چند روز، سازمان دو نفر را با نامهاى مستعار خسرو و پرويز به عنوان هم تيمى روانه خانه امن ما كرد. بعدها (در اوايل سال57) پى برديم كه اين دو با هم برادرند و نام واقعيشان على(2)  و على‏اصغر و شهرتشان ميرزا جعفر علاف است. اين دو هر روز صبح به خانه ما مى‏آمدند ودر جلسات آموزشى و سياسى شركت مى‏كردند و شبها به منزل و يا خانه تيمى خود بازمى‏گشتند. رفتار اين دو در آنجا هيچ نشانى از برادر بودن آنها نداشت و هميشه در قبال من و همسرم رعايت كامل مسائل و حدود اسلامى را مى‏كردند.
تيم پنج نفرى ما برنامه‏هاى فشرده خود را با مسئوليت حبيب آغاز كرد. ازجمله اين برنامه‏ها خواندن كتاب و نقد آن بود. كتابهايى مانند چين سرخ، زردهاى سرخ، خرمگس، مردى كه مى‏خندد، مبارزات چه‏گوارا، الفباى ماركسيسم و... را در همين دوران خوانديم و نقد كرديم. از برنامه‏هاى ديگر، شهرگردى با هدف آشنايى و شناخت كوچه و خيابانهاى شهر تهران و نيز راههاى گريز و فرار هنگام تعقيب مأمورين بود. برنامه شهرگردى ما را با ساختار شهر و فرهنگ مردم نيز آشنا مى‏كرد.




 
 

       تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.