شماره 604    |    08 شهريور 1402
   

جستجو

سیصدوچهل‌وسومین برنامه شب خاطره -3

راوی سوم برنامه، سردار نصرت‌الله اکبری متولد تهران در سال 1336 بود. زمانی وارد سپاه شد که هنوز لشکر و تیپ در سازمان‌های رزم سپاه تشکیل نشده و گردان‌ها از 1 تا 9 نامگذاری شده بودند. ورود جدی‌ترش به دفاع مقدس با عملیات «بیت‌المقدس» و به‌عنوان رزمنده‌ای ساده شروع شد. وی از سال 1362 به بعد فرماندهی گردان مالک اشتر از لشکر محمد رسو‌ل‌الله(ص) در عملیات‌های بدر، والفجر8 و کربلای1 به عهده‌اش بود. راوی در شروع خاطرات خود گفت: سال 1359 در پادگان دوره آموزشی می‌دیدیم که در 31 شهریور جنگ آغاز شد. از آنجا به ما گفتند باید به جبهه بروید و یک روز فرصت دادند تا برای خداحافظی به منزل برویم.

اخبار تاریخ شفاهی مرداد 1402

به گزارش سایت تاریخ شفاهی ایران، «خبرهای ماه» عنوان سلسله گزارشی در این سایت است. این گزارش‌ها نگاهی دارند به خبرهای مرتبط با موضوع سایت در رسانه‌های مکتوب و مجازی. در ادامه خبرهایی از مرداد 1402 را می‌خوانید.

کربلا با پای پیاده

خاطرات حجت‌الاسلام سیدعلی‌اکبر محتشمی‌پور

معمولاً کاروانهای نجف اشرف مسیر فرعی و راه کنار آب را انتخاب می‌کردند. من به جز دو سه مرتبه که به صورت شخصی سفر کردم، بقیه اوقات همراه کاروان آقای حلیمی به کربلا می‌رفتم. حرکت و سیر انفرادی و یا همراه با کاروان، هر یک ویژگی خاصی دارد. خوبی حرکت با کاروان خدمات جنبی بود که از حیث آذوقه و خوراک و حمل بار انجام می‌شد. کسانی که به صورت فردی حرکت می‌کردند مجبور بودند راحله و توشه سفر را همراه خود بردارند و در هوای گرم و سوزان عراق راه رفتن با یک کوله‌پشتی و بار بسیار دشوار بود،

خاطرات محمدباقر نیکخواه بهرامی

سردار محمدباقر نیکخواه بهرامی، فرمانده جنگهای نوین قرارگاه خاتم الانبیا و نویسنده کتاب «ماشین روحیه» و «گاه‌‎شمار حملات شیمیایی عراق در 8 سال دفاع مقدس»، مهمان دویست‌ و دوازدهمین برنامه شب خاطره (6 مرداد 1390) بود. او درباره تاریخچه سلاح‌های شیمیایی از زمان جنگ جهانی و تأثیر آنها (مشکلات تنفسی و پوست و ریه و سیستم اعصاب) خاطره گفت. در ادامه این روایت‌‌ را ببینیم.

وقتي براي ما مي‌نويسيد...
وقتي براي هفته‌نامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مي‌نويسيد، دوست داريم نکته‌هايي را در نظر بگيريد.
اين هفته‌نامه نوشته‌ها و دانسته‌هاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطره‌گويي، خاطره‌نگاري، يادداشت‌نويسي روزانه، سفرنامه‌نويسي، وقايع‌نگاري، روزشمار نويسي و... نشان مي‌دهد. حتي براي زيرشاخه‌هاي رشته تاريخ هم جا باز کرده‌ايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارش‌ها، مصاحبه‌ها، مقاله‌ها، يادداشت‌ها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميل‌تان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقاله‌ها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دست‌مان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اين‌باره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دل‌مان مي‌خواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفته‌نامه، با نوشته‌هاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلم‌مان از دايره اخلاق بيرون برود.
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 62
سربازی را می‌شناختم که از جبهه فرار کرده بود. اسم او علی حسین عبیدنور بود. شبانه نیروهای امن عراقی به خانه‌اش ریختند و او را دستگیر کردند. و فردا شب جسدش را تحویل خانواده‌اش دادند و گفتند به هیچ‌وجه اجازه برگزاری مجالس عزاداری ندارند. آقای خبرنگار، عراق کشوریست که حیوانات آن هم از دست حزب بعث و سازمان امنیت آسوده نیستند، چه رسد به ملت مظلوم و مسلمان. بعد از چند ماه توقف نیروهای ما در منطقه الدیر، دستور جابه‌جایی آمد و واحد ما به طرف شرق بصره که منطقه عملیاتی رمضان بود حرکت کرد.


 
       © تمامی حقوق برای سایت تاریخ شفاهی محفوظ می باشد.