شماره 220    |    25 شهريور 1394
   

جستجو


نوشتن و نوشته‌شدن تاریخ شفاهی

در طول روز و هفته و ماه و سال، درباره بسیاری از موضوع‌ها، بسیار صحبت می‌کنیم. طبیعی است، انسان است و یکی از فعالیت‌ها یا مشغله‌های جاری‌اش به نام سخن گفتن و حرف زدن...

نگاهی به روزهای انقلاب و جنگ در عکس‌های محمدحسین خالدی(1)

نخستین عکس‌هایم از بهشت زهرا(س) بود

محمدحسین خالدی، مردی که در میان اطرافیان خود به «حسین عکاس» شهرت یافته، یکی از افرادی است که خاطرات خود را از روزهای پیروزی انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در آلبوم شخصی‌اشو با عکس‌هایش به تصویر کشیده است.

نقد کتاب «خاطرات ماشاءالله کازرونی» در دومین نشست بررسی آثار تاریخ شفاهی انقلاب

مصاحبه کننده، مانند خیاط است

یک مشکل این است که راویان به جای نقل، نقد می‌کنند

مرتضی سرهنگی در دومین نشست نقد و بررسی آثار تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی با موضوع نقد و بررسی کتاب «خاطرات ماشاءالله کازرونی» گفت: مصاحبه کننده، مانند خیاط است و باید اندازه دهن راوی را بگیرد، ببیند چگونه و چقدر حرف می‌زند، بیش از آن نمی‌توان وارد شد، مگر اینکه مصاحبه کننده فعال باشد و در متن دخالت کند.

درباره نخستین رادیوی مشهد

رادیو لشکر خراسان

یادی از سرهنگ علی‌اصغر نظام‌الملکی

75 سال از افتتاح برنامه‌های رادیویی در ایران می‌گذرد و در این سال‌ها برنامه‌های متنوع تاریخی، سیاسی و اجتماعی و آموزشی، سرگرمی، خبری و ... از رادیو پخش شده است. آرشیو‌های رادیویی که تاریخ و تحولات این رسانه را در بردارند، از اهمیت خاصی برخوردارند.

یک متر و هفتاد صدم از شعر این خانه منم

کتاب دیگری از مجموعه «تاریخ شفاهی ادبیات معاصر ایران» راهی بازار کتاب شد. محمدهاشم اکبریانی - دبیر این مجموعه - با اعلام این خبرگفت: کتاب سیمین بهبهانی سیزدهمین کتاب از کتاب‌های مجموعه تاریخ شفاهی است که به تازگی مجوز انتشار گرفته و به چاپ رسیده است.

کتابخانه ملی بریتانیا گردآوری می‌کند

زندگینامه‌های ملی با اتکا بر منابع غیردولتی

مأموریت این طرح «ثبت تجربیات دست اول در سطح بسیار گسترده از کلیۀ اقشار جامعه است تا بتواند این روایات ثبت شده را در دسترس عموم قرار داده و استفاده از آنها را ترویج دهد.» همراه با مجموعۀ تاریخ شفاهی کتابخانۀ بریتانیا، که قدمت آن به اوایل قرن بیستم باز می‌گردد، روایات ضبط‌شده در «طرح زندگینامه‌های ملی»، مجموعه‌ای منحصر به فرد و ارزشمند از زندگی مردم را در بریتانیای امروز تشکیل می‌دهد.

ریشه‌ها؛ توصیف گویایی از بردگی، تکان‌دهنده و نیروبخش

قدرت تاریخ شفاهی در امکان بازگویی هویت

رمانی که الکس هالی درسال 1976 نوشت، باعث افتخار فرزندان مهاجر به میراث خود شد و راه را برای نسل بعدی نویسندگان هموار ساخت.

بسیاری از مردم فریفته تاریخ خانوادگی خود هستند. من به عنوان فرزند فردی که در دهه های 1950 و 1960 از غرب هند به لندن مهاجرت کرده بود بزرگ شدم و خصوصاً شیفته داستان‌های مربوط به زندگی بستگان خود در گویان بودم که میلیون‌ها مایل از املاک مزرعه براودواتر Broadwater Farm تاتنهام Tottenham فاصله داشت.

برنامه تاریخ شفاهی دانشگاه فربنکس آلاسکا منتشر کرد

جنگ سرد در آلاسکا و پایگاه‌های موشکی نایک

دسترسی به ده‌ها تصویر، مصاحبه و نقشه به صورت آنلاین

برنامه تاریخ شفاهی در کتابخانه المر ایی. رازموسون Elmer E. Rasmuson دانشگاه فربنکس Fairbanks آلاسکا اعلام کرد طرح «جنگ سرد در آلاسکا» موسوم به «طرح جوک باکس: پایگاه‌های موشکی نایک» تکمیل شده و نتایج آن در نشانی www.jukebox.uaf.edu/akcoldwar در دسترس است. جوک باکس Juke Box دستگاهی است که به انتخاب کاربر موسیقی یا فایل صوتی را پخش می‌کند و در این جا استعاره‌ای است برای در دسترس بودن نتایج این طرح که به صورت آنلاین در اختیار همگان است.

نمایشگاهی با خاطرات اسکی‌بازان المپیک

همه چیز با یک جفت اسکی شروع شد. سفر اسکی بازان المپیک همانند هرکس دیگری که اسکی‌هایشان را به پاهایشان گره زده و محکم کرده‌اند، آغاز گردید.

فراخوان مقاله

نسل‌‏ها و خاطرات: تداوم و تغییر

فراخوان مقاله برای ویژه‌‏نامه نشریۀ انجمن تاریخ شفاهی کانادا

اول اکتبر 2015: مهلت ارسال خلاصه مقالات و رزومه شغلی شرکت کنندگان اول فوریه 2016: مهلت ارسال متن کامل مقاله‌‏ها

در سالگرد انفجار اتمی هیروشیما و ناگازاکی

سنت شفاهی و بمب اتمی

سرمقاله روزنامه ژاپن تایمز

یادداشتی که می خوانید سرمقاله روزنامه ژاپن تایمز است که در سالگرد بمباران اتمی این کشور در پایان جنگ جهانی دوم منتشر شده است. نویسنده در این مقاله از ضرورت حفظ خاطرات بازماندگان این حادثه با توجه به سالمندی راویان گفته است.

با بهره از اسناد و خاطرات

ثبت تاریخ یک روستای ایرلندی در یک مهمانخانه قدیمی

تاریخ در عمارت هاف‌ویHalfway Houseبا ضبط استثنایی خاطرات زنده شد. پیدر وایتPeadar White، کسی که خانواده‌اش برای نسل‌ها در جاده کلر Clare Roadدر کلر کانتی ایرلند زندگی کرده‌اند، شرح کاملی از تاریخ شفاهی جاده کلر و هاف‌وی را بیان کرد.

وقتي براي ما مي‌نويسيد...
وقتي براي هفته‌نامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مي‌نويسيد، دوست داريم نکته‌هايي را در نظر بگيريد.
اين هفته‌نامه نوشته‌ها و دانسته‌هاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطره‌گويي، خاطره‌نگاري، يادداشت‌نويسي روزانه، سفرنامه‌نويسي، وقايع‌نگاري، روزشمار نويسي و... نشان مي‌دهد. حتي براي زيرشاخه‌هاي رشته تاريخ هم جا باز کرده‌ايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارش‌ها، مصاحبه‌ها، مقاله‌ها، يادداشت‌ها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميل‌تان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقاله‌ها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دست‌مان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اين‌باره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دل‌مان مي‌خواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفته‌نامه، با نوشته‌هاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلم‌مان از دايره اخلاق بيرون برود.
 

نظریه تاریخ شفاهی (57)

نویسنده: لین آبرامز
مترجم: علی فتحعلی آشتیانی

_________________________

با عنایت به مطالب فوق، همه قبول دارند که انسان‌ها تجربیات تلخ و دردناک روحی خود را متفاوت از خاطرات روزمره‌شان به یاد می‌آورند. اما رابطة دقیق بین خاطره و ضایعة روحی هنوز درگیر اختلاف نظر است.[1]گاهی ممکن است انسان یک رویداد عاطفی را دقیق و روشن به یاد بیاورد و گاهی هم ممکن است از یادآوری جزئیات یا ارائة روایتی منسجم از آن عاجز باشد. در اینجا عوامل ضمیر ناخودآگاه دخالت آشکاری دارند. مکانیزم دفاعی یا بقای بعضی از انسان‌ها به آنها می‌قبولانَد که خاطرات دردناک خود را سرکوب کنند. سربازانی که در جنگ جهانی اول از ادامه نبرد سر باز می‌زدند در وهلة اول با انگ ترسو خطاب شده و در پاره‌ای موارد نیز در دادگاه صحرایی به اعدام محکوم می‌شدند، اما بعدها معلوم شد که این یک عارضة بالینی به نام «روان‌رنجوری جنگ»[2]است. امروز عارضة مذکور را با نام «اختلال استرس پس از سانحه»(PTSD)[3]می‌شناسند که واکنش هیجانی شدید و پیشرونده به یک ضایعة روحی-روانی سخت و طاقت‌فرساست. منظور حوادثی است که در آن زندگی فرد یا افراد دیگری به خطر می‌افتد. بدین ترتیب می‌توان فهمید که چرا بعضی از مردم قادر به یادآوری رویدادهای دردناک نیستند یا برعکس آنها را با تمام جزئیات به یاد می‌آورند. نباید نقش قیودات فرهنگی را در خاموش کردن یا سرکوب خاطرات افراد آسیب‌دیده از رویدادهای هولناک نادیده گرفت. مثلاً کهنه‌سربازان جنگ جهانی دوم در بازگشت به خانه غالباً «استراتژی انطباق خاموش»[4] را اتخاذ می‌کردند و به ندرت پیش می‌آمد که ابتلای آنان به اختلالات روحی و روانی را تشخیص بدهند.[5]

روایت‌های خاطره‌آمیزی که توسط بازماندگان حوادث تلخ تولید می‌شوند مسلماً تفاوت بسیاری با داستان‌های متداول و عادی دارند، زیرا پاسخگویان هنوز در حال تقلا برای درک واقعة گذشته و کنار آمدن با پیامدهای آن می‌باشند؛ با تکیه بر مطالب فصل قبل باید بگوییم که آنان هنوز به آرامش خاطر نرسیده‌اند و یا حتی ممکن است تلاشی نیز برای دستیابی به آن نکرده باشند. تاریخ شفاهی ضایعات روحی و روانی یعنی گردآوری خاطرات حوادث تلخ و دردناک غالباً مدت کمی بعد از واقعه صورت می‌گیرد و به ده‌ها سال بعد موکول نمی‌شود و تجربه‌ای که وجود بازمانده یا قربانی را درنوردیده است تر و تازه می‌باشد. البته همین امر نیز باعث می‌شود تا بازمانده نتواند روایت خاطره‌آمیز منسجم و پخته‌ای بیان کند. گزارش این چنین افرادی ممکن است پراکنده و بی‌سامان باشد، تحت تأثیر احساسات شدید بیان شوند و راوی و شنونده را به یک اندازه اندوهگین سازد. به تعبیر روانشناسان، بازماندگان حوادث تلخ به مرحلة «تکمیل»[6]نرسیده‌اند.

دورای لوب[7] که خود از بازماندگان هولوکاست می‌باشد و با سایر قربانیان این واقعه همکاری کرده است، می‌گوید:«بازماندگان ضایعات روحی و روانی نه با خاطرات گذشته بلکه با رویدادی زندگی می‌کنند که به مرحلة تکمیل و پایان نرسیده است، لذا این واقعة برای آن بازماندگان در زمان حال ادامه دارد و تازگی خود را همچنان حفظ نموده است.»[8]در مصاحبه با آن دسته از یهودیان فرانسه که والدین‌شان را در واقعة هولوکاست از دست داده‌اند واکنش به ضایعات روحی و روانی از نوعی که بیان کردیم به روشنی تشریح شده است. آنان از دورانی سخن می‌گفتند که نمی‌دانستند آیا پدر و مادرشان زنده‌اند یا نه و به همین دلیل نیز برای سوگواری در بلاتکلیفی به سر می‌بردند. حتی در سال‌های پیری نیز «غمی سنگین، فراگیر و دائمی بر قلب‌شان فشار می‌آورد به طوری که حتی ده‌ها سال بعد از این رویداد نیز صحبت کردن دربارة آن برای‌شان دشوار است.»[9]بازمانده احساس می‌کند که دست و پایش بسته است و فقط با نوعی روش درمانگرانه که ماجرای تلخ و دردناک را در ذهن او به مرحلة تکمیل برساند می‌توان به او در بازسازی رویداد آسیب‌رسان کمک نمود.


 
       © تمامی حقوق برای سایت تاریخ شفاهی محفوظ می باشد.