شماره 54    |    14 دي 1390

   


سال نو مسیحی مبارک!

روز شنبه در تعمیرگاهی بودم که معمولاً کارهای خودور خود را در آن‏جا سامان می‏دهم. مدیر و بیشترکارکنان این تعمیرگاه از هم‏وطنان شریف ارمنی هستند که سال‏های سال است در این تعمیرگاه مشغول کارند. در این سال‏ها چنان با مردم تا کرده‏اند که اگر بخواهی کار خودور خود را به آن‏ها بسپاری باید 6 صبح درِ تعمیرگاه ایستاده باشی تا کارت راه بیافتد. آن روز دیدم شور و هیجان خاصی میان کارکنان تعمیرگاه برقرار است، از مدیر تعمیرگاه تا استاد مکانیک و استاد صافکار و بقیه همه پیوسته در آمد و شد بودند و خودروها را به سرعت راه می انداختند و جابه‌جا می کردند. از تلفنهایی که به مدیر تعمیرگاه می‌شد دریافتم که آن روز ساعت 1 تعطیل می‌کنند. کار من چندان طول نمی‏کشید و پاپی آن نیز نبودم که چرا آن روز زود تعطیل می‏کنند. ولی یکی از مشتری‏ها که کارش زمان می‏برد، پرسید: «آقا، چرا زود تعطیل می‏کنید؟!» و مدیر تعمیرگاه به او پاسخ داد: «امروز، روز عید ماست!» تازه یادم افتاد که آن روز، شب اول ژانویه بود و هم‏وطنان مسیحی برای آن شب آئین‌های خاص خود را دارند. پیش خود گفتم احسنت بر این شور زیبا و احسنت بر وجدان کار این جماعت که حتی در مهمترین آئین سالانه خود کار مردم را یکسره زمین نمی‏گذارند.
در اینجا از طرف خودم و همه همکاران سایت تاریخ شفاهی ایران، آغاز سال 2012 میلادی را به همه خوانندگان و هم‏وطنان مسیحی خود، به ویژه ارامنه عزیز، تبریک گفته و برایشان سالی پر از شادکامی و سلامت آرزو می‏کنیم.
اقتصاددانان، سال 2012 را سال سختی برای اقتصاد جهانی پیش‏بینی کرده‏اند و شاید در ادامه بحران اقتصادی عالمگیر، بحرانهای دیگری، همانند بهار عربی در دیگر نقاط دنیا نیز رخ دهند. اگر از این اخبار نگران کننده بگذریم، سال‏ 2012 برای تاریخ شفاهی جهان با توجه به برگزاری هفدهمین همایش بین المللی تاریخ شفاهی، در بوینس آیرس، پایتخت آرژانتین، اهمیت خاصی دارد. این همایش با عنوان چالش های تاریخ شفاهی در قرن ۲۱: گوناگونی، نابرابری و شکل گیری هویت، گام دیگری برای نزدیکتر ساختن اهالی فن در حوزه تاریخ شفاهی در گرداگرد جهان به یکدیگر خواهد بود و می‏تواند افق‏های تازه‏ای را پیش روی شفاهی‏کاران قرار دهد. برای آقای دکتر پابلو پوتسی، رئیس انجمن تاریخ شفاهی جمهوری آرژانتین و رئیس کمیته اجرایی هفدهمین همایش بین المللی تاریخ شفاهی، و همه همکارانشان برای برپایی این همایش آرزوی توفیق داریم و امیدواریم نتایج آن برای همه شفاهی‏کاران سودمند باشد.

محمد کریمی


زیتون سرخ (۵۴)
خاطرات‌ناهید‌یوسفیان
گفت و گو و تدوین: سیدقاسم‌یاحسینی
انــتــشـارات‌سـوره‌مــهــر(وابسـته‌بـه‌حـوزه‌هنـری)
دفتـرادبیات و هنر مقـــاومت
نقل و چاپ نوشته‌ها منوط به اجازه رسمی از ناشر است.


نزد مادرم رفتم و گفتم: «مي‌خواهم يك موضوع را روراست به شما بگويم.»
ـ بگو.
ـ اميدوارم ناراحت نشوي و به شما برنخورد.
ـ نه. بگو.
ـ مي‌خواهم از بچه‌هايم نگه‌داري كني و ماهانه چهار هزار تومان هم بگيري.
ـ آخه...
ـ نمي‌خواهم منت هيچ‌كس روي سرم باشد. حتي مادرم!
ـ مادر! من كي از پول حرف زده‌ام؟ فقط گفتم خسته‌ام.
ـ نزده‌اي. اما من اين‌طوري راحت‌ترم.
ـ هرطور راحتي مادر!
خيالم از روزبه و لاله راحت شد.
اواخر سال 1360 كه براي تعويض پروتز پاي روزبه به هلال‌احمر مراجعه كردم به من گفتند: «نمي‌توانيم پروتز جديد بسازيم!»
ـ چرا؟
ـ جنگ است و همه دنيا ما را تحريم كرد‌ه‌اند. به ما مواد اوليه ساخت پروتز را نمي‌دهند.
ـ بچه من چه گناهي كرده؟
ـ صدها بچه مثل بچه شما با اين مشكل روبه‌رو هستند.
ـ حالا مواد كي تهيه مي‌شود؟
ـ معلوم نيست. آلماني‌ها به ما نمي‌دهند. بايد از جاي ديگري تأمين كنيم.
ـ يعني در اين مدت بچه من بايد بي‌پا باشد؟
ـ شرمنده‌ايم؟ بفرماييد چه كار كنيم!
ـ فكري كنيد.
ـ كرده‌ايم! دنيا ما را تحريم كرده.
به بنياد شهيد رفتم. آن موقع در خيابان طالقاني بود. به مسئول امور معلولان گفتم: «مواد پروتز نيست. بچه من و صدها نفر مثل او چه بايد كنند؟ بي‌پا بمانند؟»
ـ مواد وارد نمي‌شود. نداريم.
ـ شوهرم شهيد شده، طفل چند ماهه‌اي روي دستم مانده، پسرم هم معلول است؛ مي‌گوييد چه كار كنم.
مسئول آنجا كه ناراحتي مرا ديد گفت: «خواهر! شما ناراحت نباش. يكي از دوستانم در سفارت ايران در آلمان كار مي‌كند. مي‌گويم كه يك قوطي مواد اوليه ساخت پروتز براي شما بفرستد.»
يکي از دايي‌هايم راننده بود و در خط ترانزيت بين‌المللي ايران به اروپا كار مي‌كرد. به آن مسئول گفتم: «شما نمي‌خواهد زحمت اين كار را بكشيد. يكي از اقوام من مرتب به آلمان مي‌رود. شما به من ارز بدهيد، تا او برايم بياورد.»
ـ بگذار ببينم چه كار مي‌توانم بكنم.
مدتي بعد به من گفت: «به خويشاوندت بگو كه به سفارت ايران در‌ آلمان برود و هزار مارك دريافت كند.»
ـ هزار مارك را همين تهران به او بدهيد.
ـ نمي‌شود!
ـ چرا؟
ـ محدوديت ارزي است! غيرقانوني است!
معادل هزار مارك، ريال ايراني از من گرفتند. دايي‌‌ام رفت آلمان پول‌ها را گرفت و دو قوطي مواد اوليه پروتز را خريد و با خود به ايران آورد و به من داد. همان مسئول در بنياد شهيد به من گفت: «موادي كه داري براي خودت نگه دار! ما در تحريم هستيم و معلوم نيست كه اين تحريم تا چند سال ادامه داشته باشد. بچه شما مرتب نياز به پروتز دارد.»
من يك قوطي را مجاني به هلال‌احمر دادم و يكي را هم براي روز مبادا ذخيره كردم. آن‌طور كه مي‌گفتند با هر قوطي مواد اوليه، حدود پنجاه پروتز دست و پا ساخته مي‌شد. بلافاصله براي روزبه پروتز جديد ساختند و مشكل او حل شد. در هلال‌احمر خواستند باقي‌مانده قوطي را به من پس بدهند اما گفتم: «نه! براي ديگران پروتز درست كنيد.»
ـ پس پولش را بگيريد.
ـ نمي‌خواهم. شايد ميان مراجعه‌كنندگان مادري باشد شبيه من. نمي‌خواهم نااميد از هلال‌احمر برود.



 

گفت‌وگو با عطاءالله سلمانیان- بخش نخست

گفت‌وگوی زیر مصاحبه‏ای دوستانه با آقای عطاءالله سلمانیان، از بازیگران کهنه‌کار سینمای دفاع مقدس و از همکاران قدیمی تئاتر و سینمای حوزه هنری درباره خاطرات ایشان از این سینما است که شهریورماه گذشته در دفتر سایت تاریخ شفاهی ایران با حضور محمدمهدی موسی‏خان، کارشناس تاریخ، و ناصر تفرشی، از فعالان مطبوعات سینمایی صورت گرفت.


مجموعه کتاب‌هاي «موقعيت تجار و صاحبان صنايع در ايران عصر پهلوي»

دكتر علي‌اصغر سعيدي، استاديار و مدرس گروه برنامه‌ريزي و رفاه اجتماعي دانشكده علوم انساني دانشگاه تهران از انتشار كتاب‌هايي ديگر از مجموعه «موقعيت تجار و صاحبان صنايع در ايران عصر پهلوي» خبر داد. سعيدي گفت: پيش از اين از مجموعه كتاب‌هاي «موقعيت تجار و صاحبان صنايع در ايران عصر پهلوي»، خانواده‌ لاجوردي (گروه صنعتی بهشهر)، محمدرحيم متقي ايرواني (بنيانگذار كفش ملي) و حاج محمدتقي برخوردار؛ پدر صنايع خانگی ايران (پارس الكتريك) را نوشته‌ام.


كشف بخش ناپيدا و روشن شدن چهره واقعي فراماسونری در ايران

نشست گروه تاريخ سراي اهل قلم موسسه خانه كتاب به نقد و بررسي كتاب «تاريخ آغازين فراماسونري در ايران» اختصاص داشت كه با حضور جعفر گلشن (منتقد و كارشناس تاريخ)، يحيي آريابخشايش (نويسنده كتاب) و خديجه معصومي (دبير نشست) عصر يكشنبه (11 دي) برگزار شد.


شماره 164 «كتاب ماه تاريخ و جغرافيا»

شماره 164 «كتاب ماه تاريخ و جغرافيا» با رويكرد «تاريخ ايدئولوژي» به كوشش موسسه خانه كتاب منتشر شد و در دسترس علاقه‌مندان تاريخ ايران قرار گرفت. اين ماهنامه تخصصي در اين شماره به چيستي تاريخ‌نگاري ايدئولوژيك پرداخته است. دكتر داريوش رحمانيان، استاديار دانشگاه تهران در سرسخن اين ماهنامه با عنوان «تخت پروكرست» نوشته است:


كنگره ملي خاطره‌نويسي

داوران «نخستين كنگره ملي خاطره‌نويسي دفاع‌مقدس»‌ در سراي اهل قلم خانه كتاب، به اين جمع‌بندي رسيدند كه خاطرات ارسالي به اين جشنواره دريافت‌هاي جديدي از جنگ را دربر دارند و راهي روشن در زمينه بررسي‌ آسيب‌هاي وارده بر حوزه خاطره‌نويسي دفاع‌مقدس را فراهم آورده‌اند. آنان از مسوولان كنگره خواستند براي موضوع هاي مطرح شده در اين جشنواره برنامه‌ريزي داشته باشند و از پتانسيل‌هاي حاصل از آن استفاده كنند.


تقلب‌های زندان لو رفت!

به گزارش سایت تاریخ شفاهی ایران؛ کتاب «پایی که جا ماند» شامل خاطرات و یادداشت‌های روزانه از 808 روز اسارت، سید ناصر حسینی‌پور در زندان های مخفی عراق است که به همت دفتر ادبیات و هنر پایداری و توسط انتشارات سوره مهر منتشر شد. کتاب حاضر به عنوان دومین اثر در زمینه یادداشت‌های روزانه از دوران اسارت است.


ماهنامه تجربه شماره 7

هفتمین ماهنامه تجربه (دی 1390) منتشر شد. بیشتر مطالب این شماره ادبی و هنری هستند؛ اما می‌توان از گفت‌وگوی اختصاصی تجربه با بهرام بیضایی درباره تاریخ، هنر و اسطوره به عنوان مرجعی برای تاریخ شفاهی نام برد. در گفت‌وگو با بهرام بیضایی، با عنوان «سگ‌کشی آیینه‌ای بود که خودشان را در آن دیدند» تاریخ معاصر، اسطوره‌ها و هنر از دیدگاه وی بررسی شده است. او به پرسش درباره تاریخ، این‌گونه پاسخ داده است:


گزارشی از یک پیام و دیدار تاریخی

یکی از مهمترین اقدامات سیاسی در دهه نخست انقلاب پیام امام خمینی(ره) به میخائیل گورباچف (صدر هیئت رئیسه اتحاد جماهیر شوروی) در 11/10/ 1367 بود این پیام در شرایطی به گورباچف ارسال شد که بازیگران عرصه سیاست توان اتخاذ موضعی صریح نسبت به وقایع در حال وقوع در بلوک شرق را نداشتند.


خاطرات پیر روشن ضمیر

جنبش مشروطه‌خواهی هنگامی که در ایران پا گرفت، شهرهای جنوبی ایران از آن جمله شیراز نیز تحت‌تأثیر این رویداد قرار گرفت و مبارزه میان مشروطه‌خواهان و مستبدین شهر و تشکیل انجمن‌ها آغاز شد. خاطرات پیر روشن ضمیر وقایع شیراز را از مشروطه تا پهلوی شرح می‌دهد. محمدحسین استخر نویسنده‌ی این خاطرات از روزنامه‌نگاران برجسته‌ی فارس است.


نگاهی به سريال «جاودانگی»

سريال «جاودانگی» چند روزی خانواده‌های ایرانی را به گذشته‌ نه چندان دورِ دوران دفاع مقدس و به فضای نه چندان ناآشنای ایثار و شهادت برد و زندگی و زمانه‌ آزاده شهیدی را به تصویر کشید که غریبانه و پس از تحمل سالها شکنجه در اسارت چون «یاسی در قفس» پژمرد و پیکر پاکش چند سال بعد به ایران اسلامی بازگشت و در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد.


ورود تامکت‌ها

بی‌شک اف ـ 14 یا تامکت رهگیر مدرنی در زمان خود بود که در سال 1354 وارد ایران شد. ایران تنها خریدار اف ـ 14 از آمریکا بود و دلیل این خرید از جهاتی نامعلوم. با تمام تفاسیر و شرایط نیروی هوایی ایران صاحب شکاری رهگیر مدرنی شده بود اما این کافی بود؟ یا برای محافظت از عرصه پهناور کشور باید نیروهای متعهد و متخصص نیز داشت.


گفت‌وگو با سیدمحمود دعایی

همگان عزت‌الله سحابی را به عنوان سیاست‌مداری اخلاقی میشناسند که در هر شرایط و موقعیتی خود را مقید به رعایت اصول اخلاقی می‌دانست و بسیاری صرف‌نظر از اختلاف‌های سیاسی از سلوک و منش رفتاری او به نیکی یاد می‌کنند. سیدمحمود دعایی از جمله این افراد است و در گفت‌وگویی که با او در روزنامه اطلاعات داشتیم به گونه‌ای از سحابی حرف می‌زد که انگار از استاد و مراد خود سخن می‌گوید،...


تاريخ شفاهي جنوب شرق‌آسيا ـ 33

از سال 1938 تاكنون، من چند پژوهش در تاريخچه زندگي نخبگان سياسي تايلند ـ اشخاصي كه در ربع قرن گذشته، جايگاه مهمي در رهبري سياسي داشته‌اندـ را مديريت كرده‌ام. اشخاص مورد تحقيق من در بحث مربوط به تاريخچه زندگي، تصادفي انتخاب نشدند و از نقطه نظر آماري آنان نمونه گروه بزرگي از سياستمداران تايلند بودند.


سرباز ساندی،خاطرات جنگ را دوست ندارد

نیک لوپز (Nick Lopez) تقریبا هر کاری را برای یک همقطار قدیمی عضو تفنگداران دریایی انجام می دهد – حتی اگر صحبت راجع به تجربیاتی از زمان جنگ باشد که ترجیح می دهد آنها را فراموش کند. به همین دلیل وقتی لوپز از طریق تماس تلفنی پی برد که یک گروهبان سابق به دنبال آن است که به عنوان بخشی از پروژه تاریخ شفاهی دانشگاه یوتا (University of Utah) با کهنه سربازان صحبت کند، یکی از 33 کهنه سرباز حاضر در جنگ های قرن حاضر بود که موافقت خودرا برای بیان خاطراتش اعلام کرد.


وقتي براي ما مي‌نويسيد...
وقتي براي هفته‌نامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مي‌نويسيد، دوست داريم نکته‌هايي را در نظر بگيريد.
اين هفته‌نامه نوشته‌ها و دانسته‌هاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطره‌گويي، خاطره‌نگاري، يادداشت‌نويسي روزانه، سفرنامه‌نويسي، وقايع‌نگاري، روزشمار نويسي و... نشان مي‌دهد. حتي براي زيرشاخه‌هاي رشته تاريخ هم جا باز کرده‌ايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارش‌ها، مصاحبه‌ها، مقاله‌ها، يادداشت‌ها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميل‌تان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقاله‌ها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دست‌مان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اين‌باره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دل‌مان مي‌خواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفته‌نامه، با نوشته‌هاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلم‌مان از دايره اخلاق بيرون برود.

 
 

       تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.
counter UPDATE error: 1054, Unknown column 'count' in 'field list'