شماره 40    |    6 مهر 1390

   


تاریخ شفاهی؛ راهِ پیشِ‌روی

تاریخ شفاهی به معنای آکادمیک خود حدود شش دهه عمر دارد. در غرب سال‌های پس از جنگ جهانی دوم سال‌های آغازین این روش بوده است. در کشور ما عمر این روش، و به قول برخی دانش، اندکی بیش از دو دهه است. اما آنچه تاکنون در ایران تجربه شده، تاریخ شفاهی به معنای دقیق آن نیست ولو آنکه نهادها و موسسات مختلف نام تاریخ شفاهی را با خود یدک می کشند و یا طرح‌های خود را با این نام معرفی می‌کنند. شاخص‌ترین آثار این حوزه در کشور ما را حد اکثر می‌توان خاطره‌نگاری همراه با ارایه مستندات مکتوب با نگاهی پژوهشی نامید.
عمده این آثار معمولاً خاطرات یک فرد هستند که پس از تدوین و پژوهش توسط محقق برای انتشار آماده می‌شوند. حال آنکه در آثاری که در غرب منتشر شده‌اند، معمولاً موضوع ملاک نظر بوده است و نه خاطرات یک فرد. مثل حادثه یازده سپتامبر یا تاریخ سیاهان، یا بومیان یک منطقه و نظایر آن.
به عبارتی یک تیم پژوهشی با عده‌ای درباره یک موضوع مصاحبه می‌کنند و نتیجه مصاحبه‌ها و تحقیقات، می‌باید بیانگر تاریخ مجموعه هدف مورد تحقیق باشد. صحت‌آزمایی اطلاعات بیان شده توسط راویان مهمترین وظیفه پژوهشگر شفاهی کار است.
او می باید رویداد روایت شده توسط یک نفر را با روایات چندین نفر دیگر درباره همان موضوع تطبیق دهد و سپس با استفاده از منابع دیگر اعم از مکتوبات و اسناد، هر چه بیشتر به واقعیتی که جزئی از گذشته شده نزدیک شود. زیرا هدف این است که مخاطب تاریخ آن رویداد را به درستی بداند. این در حالی است که در آثار منتشر شده در ایران، موضوع صحت آزمایی یا به فراموشی سپرده شده و مسئولیت صحت اطلاعات بر دوش راوی خاطرات برشمرده می‌شود و یا آنکه پژوهشگر با گردآوری اطلاعات دیگر و ارایه برخی اسناد درباره رویداد روایت شده سعی می کند آن رویداد را با اسناد و شواهد دیگر گویا سازی کند.
تلاش‌هایی که برای گسترش تاریخ شفاهی در ایران صورت می‌گیرد، همه ستودنی هستند. انتشار خاطرات شخصیت‌ها، برپایی نشست‌های خاطره‌گویی، انجام مصاحبه درباره رویدادهای تاریخی به منظور درج در نشریات و وبسایت ها، برپایی کارگاه‌های آموزشی و ... همه به جای خود ضرورت دارند و باید پیگیری شوند. اما این فعالیت‌ها دلیل بر رسیدن به تاریخ شفاهی ایران نیستند. ما هنوز با تاریخ شفاهی به معنای متدوال آن در جهان فاصله داریم، هرچند که برخی آثار تا آستانه آن رفته‌اند. اما شمار این آثار چنان اندک است که نمی‌توان به آنها بسنده کرد. کار بسیاری پیش روی است و همچنان باید گام‌های بلندی برداشت.

محمد کریمی


زیتون سرخ (۴۰)
خاطرات‌ناهید‌یوسفیان
گفت و گو و تدوین: سیدقاسم‌یاحسینی
انــتــشـارات‌سـوره‌مــهــر(وابسـته‌بـه‌حـوزه‌هنـری)
دفتـرادبیات و هنر مقـــاومت
نقل و چاپ نوشته‌ها منوط به اجازه رسمی از ناشر است.


علي و راننده را پشت وانت‌باري انداختند. فرياد زدم: «اين شوهرمن است! به دادش برسيد!»
ـ خانم داريم مي‌بريم بيمارستان.
ـ زنش را هم ببريد. اين مرد زخمي شوهر اوست.
من و روزبه را جلوي تاكسي‌بار نشاندند. ماشين به راه افتاد. گريه روزبه آني قطع نمي‌شد. از شيشه، پشت‌ِ تاكسي‌بار را نگاه كردم. علي را دراز به دراز كف ماشين خوابانده بودند و حركتي هم نمي‌كرد.
روزبه همچنان گريه مي‌كرد. خوب كه نگاه كردم، ديدم شلوار روزبه خوني است. به پاهايش دست زدم. ناگهان بر خودم لرزيدم. براي لحظه‌اي همه چيز در نظرم تيره و تار شد. فرياد زدم. پاي چپ بچه‌ام نبود! با خودم گفتم: «اي خدا... اين‌ها خواب باشد. همان كابوس‌هايي كه مي‌ديدم.»
اما درد پاهاي خودم‏، چشمانم كه مي‌سوخت و گريه‌هاي بي‌امان روزبه، مرا متوجه كرد كه بيدارم و خواب و رؤيا و كابوسي در كار نيست. اگر هم كابوسي باشد، در واقعيت اتفاق مي‌افتد. اين صحنه‌ها را چندين بار در خواب ديده بودم؛ خوابي كه داشت به واقعيت مي‌پيوست.
ما را به هتلي بردند كه به بيمارستان تبديل شده بود. مرتب به راننده مي‌گفتم: «تو را به خدا مواظب اين آقا باش. او شوهر من است. زخمي شده!»‌
در بيمارستان روزبه را از من گرفتند و بردند. مرا هم روي برانكارد گذاشتند؛ علي را هم همين‌طور. پاهايم بي‌حس بودند و نمي‌توانستم روي آن‌ها بايستم. دكتر معالج تا پاهاي مرا ديد گفت: «ببريدش راديوگرافي. از پاهايش بايد عكس بگيريد.» حرف دكتر را كه شنيدم، گفتم: «نه! مرا نبريد براي عكس‌برداري!»
ـ براي چه!
ـ من باردارم.
ـ پس عكس نگيريد. تركش‌هاي پايش را بيرون بياوريد.
آنجا بود كه فهميدم تركش به پاهايم خورده و به همين خاطر، هر دو پايم لمس شده است. تركش كوچكي به پاي چپم خورده بود كه جراحي كردند و درآوردند. تركش پاي راستم زير عصب سياتيك بود. گفتند: «اگر اين را دربياوريم پايت فلج مي‌شود.»‌
شيشه ماشين به هر دو قرنيه چشمانم آسيب رسانده بود و نمي‌توانستم  جايي را درست ببينم. همه‌جا را تيره و تار مي‌ديدم. در اين فاصله نمي‌دانم عمويم چطور خبردار شده بود. عمو، زن‌عمو و دخترعموهايم آمدند بيمارستان. يكي از دوستان علي هم آمد. اما حالم آن‌قدر بد بود كه نمي‌توانستم با كسي حرف بزنم. مرا از طبقه هم‌كف به طبقه بالا منتقل كردند. نگران علي و روزبه بودم. عجيب آنكه يادم رفته بود پاي روزبه قطع شده است. نمي‌دانم چرا فكر مي‌كردم سالم است. نگران سر علي بودم. ديده بودم كه مغزش بيرون ريخته است. كيسه آبم پاره شده بود. زن‌عمويم كنارم بود و از من پرستاري مي‌كرد. خودش پرستار بود. چند ساعتي به طور سطحي و اوليه به من رسيدگي كردند. در اين مدت از علي و روزبه بي‌خبر بودم. بعدها به من گفتند كه روزبه پنج ساعت در اتاق عمل بوده است. پاي چپش قطع شده بود و در تاكسي جا مانده بود. فرداي آن روز مردم آن را در صندلي عقب پيدا كردند! ماهيچه‌هاي پاي راست او هم قطع شده و به شدت آسيب ديده بود. استخوان اصلي نيز خرد شده بود. خدا خيلي به او كمك كرد. همان روزي كه اين اتفاق افتاد، يك تيم پزشكي قوي از دانشگاه شيراز به سرپرستي پرفسور مولوي به اهواز ‌آمده بودند تا به مجروحان رسيدگي كنند. اولين مجروح آن‌ها هم پسر من بود. اول قرار بود پاي ديگر روزبه را هم قطع كنند. اما پرفسور مولوي نگذاشته بود و خودش پنج ساعت او را عمل كرد.
يكي از تركش‌ها از كنار نخاع روزبه گذشته بود و به طور سطحي خراشي بر پوست او ايجاد كرده بود و مستقيم به قلب علي خورده بود. اگر آن تركش فقط چند ميلي‌متر اين‌طرف‌تر حركت مي‌كرد، نخاع روزبه را قطع مي‌كرد و از سر به پايين فلج مي‌شد. خدا به او خيلي رحم كرده بود.
پرفسور مولوي استخوان پاي چپ قطع‌شده روزبه را بسيار ماهرانه و استادانه عمل كرد. استخوان كودك معمولاً رشد مي‌كند و بزرگ مي‌شود. استخوان سالم پاي كودكاني كه مثل روزبه پايشان از قلم قطع مي‌شود، پس از مدتي بيرون مي‌زند. اما آن دكتر ماهر چنان پاي روزبه را عمل كرد كه هرگز نياز به عمل مجدد پيدا نكرد. پس از آن عمل چندساعته، پرفسور مولوي بالاي سرم آمد و گفت: «خانم از خدا بخواه كه پاي بچه‌‌ات به كار بيفتد.»
صداي گريه روزبه را از پايين مي‌شنيدم. گفتم: «مرا نزد بچه‌ام ببريد. گريه مي‌كند.» زن‌عمويم گفت: «از كجا مي‌داني گريه روزبه است؟»
ـ صداي گريه او را مي‌شناسم. خودش است!
در اين وقت دكتر جواني بالاي سرم آمد. پرسيد: «چه شده؟»
ـ مرا نزد بچه‌ام ببريد. گريه مي‌كند. بهانه مرا گرفته!
ـ تو را مي‌برم. اما مي‌خواهم داستاني را برايت بگويم.
ـ بگو!
پايش را بالا زد. گفت: «پاي مرا نگاه كن!»
متوجه شدم يكي از پاهايش مصنوعي است! گفت: «من يك پزشك موفق هستم. در زندگي هيچ مشكلي ندارم. زن و بچه و شغل خوبي هم دارم.» با خودم گفتم: «اين حرف‌ها را چرا به من مي‌گويد. اين هم وقت گير آورده‌!» ادامه داد: «خيلي‌ها هستند كه يك پا و حتي دو پا ندارند و در زندگي آدم‌هاي موفقي هستند.»


 

آخرين سفر كارگاه آموزش تاريخ شفاهي دفاع‌مقدس در يزد

سلسله کارگاه‌های آموزش تاریخ‌شفاهی دفاع‌مقدس، با هدف تبيين اهميت اين حوزه در زمينه تدوين كتاب‌هاي جنگ و به همت مرکز ملی اسناد و کتابخانه دفاع‌مقدس در سراسر كشور برگزار مي‌شود. چهاردهمين و آخرين کارگاه يك روزه آموزش تاریخ‌شفاهی دفاع‌مقدس، ساعت 8:30 صبح روز چهارشنبه (6 مهر ماه) تا 5 عصر در سالن آمفي تئاتر پايگاه علمي و فناوري استان يزد برگزار می‌شود.


گزارش نشست نقد و بررسی آثار سيدقاسم ياحسينی

محسن كاظمی، پژوهشگر ادبی در نشست نقد و بررسی آثار سیدقاسم یاحسینی، نویسنده حدود 40 عنوان کتاب دفاع مقدس گفت: وی فردی فرصت‌‌ساز در این عرصه و سبب معرفی افراد ناشناخته‌ای شده است. به همین دلیل حق بزرگی بر گردن ادبیات دفاع مقدس دارد. نشست نقد و بررسی آثار سیدقاسم یاحسینی، عصر دوشنبه (4 مهر) با حضور محسن کاظمی، نویسنده و پژوهشگر و كارشناس تاریخ شفاهی در فرهنگسرای پایداری برگزار شد.


ما چنين ملتي هستيم

مرتضي سرهنگي، نويسنده و مدير دفتر ادبيات و هنر مقاومت: مردم جنگ ديده از موضوع‌هايي برخوردارند كه به فراواني در اختيار دارند. مردمي كه همه چيز را بي‌واسطه تجربه كرده‌اند و علاقمندند روزي اين حقايق منعكس شود تا ديگران بدانند چه بر سر آنان آمده است.گرچه ورق تقويم‌ها خاطرات جنگ را در موقعيت‌ فرّاري قرار مي‌دهد، اما مهندسي تاريخ شفاهي مي‌تواند با حصاري كه دور خاطرات مي‌كشد، جريان فراموشي را تا حد زيادي به سينه سپيد كاغذها هدايت كند و آن‌ها را نگه دارد.


تاريخ شفاهي دفاع مقدس در همه ابعاد بايد ثبت و ضبط شود

قم- مدير تحقيقات و پژوهش اداره كل بنياد حفظ آثار و نشر ارزش هاي دفاع مقدس استان قم بر ثبت و ضبط تاريخ شفاهي دفاع مقدس در همه ابعاد تاكيد كرد. سيدمهدي هاشمي در گفت و گوي اختصاصي با ايرنا توجه تاريخ شفاهي را بحثي جديد در سال هاي پس از انقلاب دانست و افزود: پرداختن به اين مقوله از نيازها و راهكاري هاي مهم براي تعميق و تدوين فرهنگ دفاع مقدس است.


تاریخ شفاهی، فقر اسنادی دوران دفاع مقدس را رفع می كند

كرمانشاه - مسوول مركز ملی اسناد و كتابخانه دفاع مقدس گفت: با توجه به اینكه در این دوران زیر ساختهای مناسبی برای حفظ همه وقایع جنگ وجود نداشت اكنون شاهد فقر اسنادی هستیم كه باید با پرداختن به تاریخ شفاهی آن را رفع كرد. سرهنگ پاسدار كاظم فرامرزی در حاشیه برگزاری كارگاه آموزشی تاریخ شفاهی با اشاره به لزوم ثبت وقایع حساس و مهم گفت: سند در زمان وقوع حادثه ایجاد می شود و رزمندگان كه در دوران دفاع مقدس در جبهه حضور داشته اند سندهای مهم جنگ هستند كه باید با گفت و گوهای هدفمند، سخنان و خاطرات آنها حفظ شود.


مورخان، اینترنت و تاریخ دیجیتال

حضور پدیده ‌اینترنت در دو دهه ‌اخیر در بسیاری از کشور‌ها، تحولات مثبت بسیاری را به همراه داشته و حوزه پژوهش ‌های علوم انسانی، به ویژه تاریخ، نیز از این تحولات به دور نبوده و نیست. به نظر می‌رسد استفاده‌ از این پدیده در حوزه‌‌های علمی ‌و پژوهشی، با تمامی ‌قابلیت‌‌ها و امکاناتش، همانند هر ابزار دیگری دشواری‌‌ها و خطرات خاص خود را به همراه خواهد داشت. رشته تاریخ و محققین علوم انسانی نیز در آینده‌ای نه چندان دور در مواجه با این پدیده جدید با تهدید‌ها و چالش‌‌های بسیاری مواجه خواهند بود.


نگاهي بر كتاب روزگاري شد: يادداشت‌هاي دوره وزارت خارجه دفتر نخست آذر 1360 تا آبان 1364

وزارت امور خارجه ایران از بدو تأسیس تاکنون، جای خالی وزیر به خود ندیده است. هر کدام از وزیران خارجه ایران به نوبه خود از جایگاه خاصی برخوردار بوده اند. متأسفانه اغلب آنها، یا یادداشت مستقلی از خود به جا نگذاشته‌اند و یا نقاط ضعف فراوانی در آثار جای مانده از آنها به چشم می‌خورد. این نوشته، نقد کتاب روزگای شد... یادداشت‌های دوره وزارت امور خارجه به قلم دکتر علی اکبر ولایتی،از آذرماه سال 1360 تا آبان ماه 1364 است. ایشان بیست و پنجمین هدایت‌گر سیاست خارجی ایران و پنجمین وزیر امور خارجه پس از پیروزی انقلاب است. این کتاب را مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی در 393 صفحه، همراه با فهرست اعلام و تصاویر در سال 1388 منتشر کرده است.


تاريخ شفاهي در جنوب شرق آسيا – 19

اين پروژه، حدود 15 عنوان را در بر مي‌گيرد: پيشينه خانوادگي، زندگي در وطن، شرايط و انگيزش‌هاي مهاجرت، آمادگي‌هاي قبلي براي عزيمت، سفر به سنگاپور رسيدن و مورد پذيرش قرار گرفتن در سنگاپور. زندگي قبلي در سنگاپور؛ تجربيات از كار قبل، بنا كردن اولين كار و كسب (جديد) توسعه داد و ستد موقعيت تصميم‌ساز براي كار و كاسبي بزرگ مرور موفقيت‌ها زندگي خانوادگي زندگي اجتماعي زندگي سياسي و هويت.


نقش تاریخ شفاهی در مطالعات تاریخی اقتصاد ایران

مجموعه های تاریخ شفاهی یکی از روش های بررسی تاریخی بر پایه روش شناسی کیفی در علوم اجتماعی بشمار می آیند که به عنوان ماخذ علمی درجه اول در تحلیل ها و مطالعات مورد استفاده واقع می شود. این نوع مجموعه ها در بسیاری از کشورهای غربی در تمام زمینه ها به صورت طرح های ملی بطور دائمی در جریان است. مجموعه های تاریخ شفاهی در ایران نیز، بر خلاف تحقیقات تاریخی زیادی که بعد از سقوط سلسله پهلوی در ایران انجام شده است، رهیافت دیگری دارند و به هدف جبران کمبود محسوس انتشارات تاریخی بویژه تاریخ اقتصادی صورت گرفته و در تلاش بوده اند تا ابعاد سیاسی رویدادهای تاریخی را که به آن بسیار پرداخته شده به کناری گذارد و به تحولات اساسی اجتماعی و اقتصادی آن دوره بپردازد


کارنامه سیاسی و فرهنگی دبیرستان‌های کمال نارمک، رفاه و علوی

نویسنده کتاب «کارنامه سیاسی و فرهنگی دبیرستان‌های کمال نارمک، رفاه و علوی» در اثر خود موضوع مهمی را مورد توجه قرار داد که جای خالی آن در مطالعات موجود کاملاً حس می‌شود. کلان‌نگری در فقدان مطالعات میدانی، یکی از آسیب‌های بنیادی اندیشه‌ورزی و سیاست‌گذاری در جامعه ایران است،‌ مسأله‌ای که دکتر کرمی‌پور به آن توجه کرد. امر آموزش، اهمیت و تأثیر آن بر سایر حوزه‌های اجتماعی و اقتصادی یکی از نکات بنیادی در درک سکون و تحرک تحولات پنج دهه اخیر جهان است. وضعیت کشور ما نیز خارج از مجموعه جهان نیست.


گفت‌وگو با نویسنده کتاب «مردم‌نگاری سفر»

سفرنامه‌نگاری و زندگی‌نامه‌نویسی از شیوه‌های مرسومی است که اغلب سیاستمداران، سیاحان یا تجار قدیمی به آن توجه داشتند. در روزگار کنونی هم سفرنامه‌هایی داریم که در آن خاطرات مسافران به صورت تک‌بعدی یعنی از نگاه مؤلف اثر انعکاس می‌یابد. در این میان جای خالی سفرنامه یا شرح‌حال‌نویسی که اوضاع زمانه و مردم آن سامان را با نگاهی علمی یا تطبیقی انعکاس دهند، احساس می‌شود. دکتر نعمت‌الله فاضلی، دانش‌آموخته انسان‌شناسی از انگلستان و عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در این زمینه کتاب «مردم‌نگاری سفر» با عنوان فرعی «توصیفی از انسان‌شناختی از فرهنگ و جامعه غرب» را از سوی نشر آراسته در حجمی حدود 800 صفحه و نزدیک به دو ماه گذشته منتشر کرده است؛


هرچه فاصله بیشتر، زندگی‌نامه‌نویسی سخت‌تر

فرصت محدود بود و زمان تنگ، کمتر کسی مجال پیدا می‌کرد آنچه را در طول روز رخ می‌داد بنویسد، حتی برای یادگاری و برای به یاد آوردن حوادث گذشته در سال‌های بعد. شاید هم گمان می‌کردند زمان باقی است و پس از پایان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران می‌توان حوادث را بازگو یا نه، جایی،‌ گوشه‌ای، روی کاغذی ثبت‌شان کرد. تعداد بسیاری از آنان هم رفتند و جنگیدند و حتی نرسیدند خاطراتشان را بنویسند. حالا، دیگران برای آنان دست به قلم می‌شوند تا یادشان برای همیشه در صفحه صفحه کتاب‌ها مانا شود.


روایت مقاومت

انقلاب مشروطه‌ي ایران یا به گفته‌ي برخی دیگر جنبش مشروطه‌ي ایران، پس از گذشت 104 سال خورشیدی از امضای فرمان آن توسط مظفرالدین شاه قاجار، بدون شک از مهم ترین و پرفراز و نشیب ترین رویدادهای معاصر تاریخ ایران است. علل و زمینه های پیدایش مشروطه، تاریخ و روند مبارزه برای دست یابی به خواسته های طرح شده در آن انقلاب، قشرهای شرکت کننده در انقلاب، تک نگاری درباره‌ي موافقان و مخالفان مشروطه، ادبیات آن دوران، روزنامه نگاری و روزنامه نگاران آن زمان و ده ها موضوع در حوزه های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، از موضوع هایی است که در این یکصد و چهار سالی که از آن انقلاب می گذرد نگاه های پژوهشگران را به خود جلب نموده و موضوع پژوهش های آنان قرار گرفته است.


به‌مناسبت سالگرد شهادت شهید مهدی رجب بیگی

شهيد مهدي رجب بيگي در سال 1336 در شهر دامغان به دنيا آمد اما دوران كودكي و نوجواني را به همراه خانواده‌اش در تهران سپري كرد. در محله‌هاي فقير نشين تهران، طعم فقر و محروميت را از همان آغاز نوجواني چشید. مهدي تحصيلات ابتدائي و متوسطه خود را نيز در تهران گذراند و بعلت استعداد فوق‌العاده‌اي كه داشت، همواره از دانش‌آموزان موفق مدارس محسوب مي‌شد. وي از همان ابتدا علاقه بسيار زيادي به مطالعه و تحقيق داشت و از اينرو تا قبل از پايان تحصيلات متوسطه، با كتب مذهبي آشنا شد.


وقتي براي ما مي‌نويسيد...
وقتي براي هفته‌نامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مي‌نويسيد، دوست داريم نکته‌هايي را در نظر بگيريد.
اين هفته‌نامه نوشته‌ها و دانسته‌هاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطره‌گويي، خاطره‌نگاري، يادداشت‌نويسي روزانه، سفرنامه‌نويسي، وقايع‌نگاري، روزشمار نويسي و... نشان مي‌دهد. حتي براي زيرشاخه‌هاي رشته تاريخ هم جا باز کرده‌ايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارش‌ها، مصاحبه‌ها، مقاله‌ها، يادداشت‌ها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميل‌تان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقاله‌ها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دست‌مان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اين‌باره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دل‌مان مي‌خواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفته‌نامه، با نوشته‌هاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلم‌مان از دايره اخلاق بيرون برود.

 
 

       تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.
counter UPDATE error: 1054, Unknown column 'count' in 'field list'