شماره 30    |    8 تير 1390

   


محلی‏نگری یا محلی‏نگاری در تاریخ دفاع مقدس

برکسی پوشیده نیست که دفاع مقدس به عنوان یک مساله ملی بر کلیه شئون کشور در زمان خود و حتی اکنون تاثیرگذار بوده و هست؛ ومستندسازی حوادث این واقعه، موضوعی است که باید بدون یک نگاه خاص یا پیشداوری مورد توجه دست اندرکاران قرار گیرد. یکی از مشکلاتی که در چندسال اخیر در کارهای صورت گرفته در این باره وجود داشته بی توجهی به نقش مناطق مختلف کشور است. از دلایل بروز این امر می‌توان به کم توجهی به نقش استان‌ها، تمرکز امکا نات علمی‌ومالی در پایتخت، مطرح نشدن شاخصه‌های دفاع مقدس در مناطق مختلف، و نبود زمینه‌های جدی برای مستندسازی تاریخ آن در نقاط مختلف اشاره کرد.
البته در چندسال گذشته قدم‌های خوبی برای ارائه بهتر نقش مناطق مختلف کشور در دفاع مقدس در زمينه‌هاي گوناگون برداشته شده است. از مهمترین اين اقدامات می‌توان به: برگزاری کنگره سرداران شهید و جمع‌آوری خاطرات شهدا در کنار آن، تاسیس مراکز بنیاد حفظ آثاردر استان‌ها، اقدامات  مراکز نظامی ‌برای جمع آوری خاطرات رزمندگان، فعاليت‌هاي حوزه هنری و تاسيس باغ موزه‌هاي دفاع مقدس  اشاره نمود.
هم اكنون در بسیاری از استان‌ها یک یا چند مرکز به طور همزمان مشغول مستند سازی تاریخ دفاع مقدس هستند؛ که بیشتر می‌توان از آن با عنوان "تب تاریخ شفاهی" در این حوزه نام برد. در واقع آنچه تا کنون انجام شده کار مدوّنی که منجر به ایجادیک جریان شده و تاثیرگذاری خاصی داشته باشد نبوده است. سوال این جاست که با توجه به حمایت‌های صورت گرفته و تعدد مراکز مرتبط، چرا تاکنون مستندسازي تاريخ دفاع مقدس در مناطق مختلف به نتیجه شایسته‌ای نرسیده است و چرا آمار دقيقي از شكل و نوع كارهاي انجام شده وجودندارد. بررسی آثار منتشر شده و دیگر فعالیت‌ها در این عرصه  نشان می‌دهدکه برخی اشکالات مانع از آن هستند که این کارها به نحو شایسته به سرانجام برسند. از مهمترین این مشکلات می‌توان به: نبود ارتباط بین مراکز مرتبط، نبود هماهنگي، پراکنده کاری وعدم برنامه‌ریزی منسجم، تبليغات زدگی، نبود نیروی انسانی باپشتوانه علمی مناسب، سطحی‏نگری، غلو، بزرگنمایی و نتیجه گرایی بیش از حد اشاره کرد.
 خطربزرگنمايي نقش واحدهای نظامی‌مناطق مختلف در دفاع مقدس و نگاه به تاريخ آن از دید كوچك این واحدها، بی‌توجهی  به همه واقعيات و دوری از جامع نگری است. این امر تهدیدی است که در تاريخ‌نگاري غيرعلمي دفاع مقدس پنهان است. اين خطر وقتي بيشتر احساس مي شود كه اكثر كارهاي صورت گرفته در اين باره قالب تاريخ شفاهي دارند و نقش اسناد در آنها پررنگ نیست. ضعف و بی‌نظمی‌منابع اسنادي دفاع مقدس در مراكز استان‌ها و عدم مهارت استفاده از اسناد باعث شده تا مهمترین روشي كه براي مستندسازي تاريخ دفاع مقدس انتخاب شود، تاريخ شفاهي باشد؛ آن هم نه در چهارچوب علمي بلكه صرفاً خاطره نگاري. هرچند توجه به تاریخ شفاهی فوايدي چون جمع آوری خاطرات را به همراه داشته، اما اگر این روند، درست كنترل نشود عوارضی در پی خواهد داشت، که در آینده اصل کار را زیر سوال خواهد برد. مصداق بارز اين موضوع چاپ كتاب‌هاي متعدد خاطرات سرداران  و شهداي استان‌ها است كه هر چند معرفي آن‌ها ضروري است، اما خطر فردي شدن تاريخ دفاع مقدس و برجسته شدن برخي از زواياي خاص را در پی خواهد داشت. در این راستا توصيه به محلي نگاري در تاريخ دفاع مقدس ضروري بوده و باید به مقتضيات خاص هر محل و جايگاه آن در تاريخ دفاع مقدس پرداخته شده و به عبارتی نگاه به تاريخ دفاع مقدس بومي شود. بايد توجه داشت كه نبايد اين مراكز دچار محلي نگري شده و سعي در برجسته كردن نقش خود در دفاع مقدس فراتر از واقعيت‌هاي دفاع مقدس داشته باشند. خوب است با توجه به تمامي واقعيت‌هاي موجود تاريخنگاري دفاع مقدس از ديدگاه‌هاي مختلف دنبال شده و مراكز از ظرفيت علمي كارشناسان مرتبط به نحو احسن استفاده کنند.

ابوالفضل حسن آبادی


زیتون سرخ (۳۰)
خاطرات‌ناهید‌یوسفیان
گفت و گو و تدوین: سیدقاسم‌یاحسینی
انــتــشـارات‌سـوره‌مــهــر(وابسـته‌بـه‌حـوزه‌هنـری)
دفتـرادبیات و هنر مقـــاومت
نقل و چاپ نوشته‌ها منوط به اجازه رسمی از ناشر است.


فصل نهم
اوايل شهريور 1357 در تهران بودم. در اين ايام انقلاب شروع شده بود. طوفان انقلاب همه چيز را به هم ريخته بود. من هم به سهم خودم كوشيدم به انبوه مردمي كه شعار «مرگ بر شاه»‌ مي‌دادند بپيوندم و در تظاهرات و راه‌پيمايي‌ها شركت كنم.
بار ديگر ياد دوستان دوران دانشجويي‌ام افتادم و كوشيدم دوباره با آن‌ها تماس بگيرم. خسرو و فريبرز در دسترس بودند. رسول هم از زندان آزاد شده بود و سخت مشغول فعاليت مبارزاتي و شركت در راه‌پيمايي‌ها بود. آن دو نفر هم از لاك زندگي شخصي درآمده و بار ديگر سياسي شده بودند. تشكيلات ما بازسازي شد و همه ما شروع به كار و مبارزه كرديم. كتاب مي‌خوانديم، اعلاميه پخش مي‌كرديم و به طور فعال در تظاهرات شركت مي‌كرديم. فعاليت مبارزاتي و انقلابي، حالت روحي و رواني مرا بهبود بخشيد و آن دردهاي لعنتي جسمي كم‌كم از وجودم رفت.
پدرم خاطرات تلخي از خيانت رفقاي حزبي‌اش در دوران جواني داشت و از روي محافظه‌كاري، با فعاليت‌هاي سياسي و مبارزاتي من مخالف بود و معمولاً نمي‌گذاشت كه حتي در تظاهرات شركت كنم؛ اما من كه راهم را انتخاب كرده بودم، دور از چشم او كار خودم را مي‌كردم. البته گاهي اوقات كارمان به دعوا هم مي‌كشيد كه با پادرمياني مادرم آتش‌بس برقرار مي‌شد. حقيقت اين است كه پدرم از ازدواج، كارهاي مبارزاتي و دوستان من ناراضي بود و خشم و عصبانيت خود را به اشكال مختلفي بروز مي‌داد.
روزي در گرماگرم انقلاب ضمن سرزنش كردن من، گفت كه از كارهاي سياسي كنار بكشم و فريب شعارهاي «خلق» و «برابري» را نخورم. بعد با لحن معناداري قصه هواداري‌اش در حزب توده و سرانجام تلخ آن را برايم شرح داد. گفت: «توده‌اي‌ها خيلي نامرد هستند! من در جواني هوادار حزب توده بودم و خيلي هم براي اين حزب زحمت كشيدم. كودتاي 28 مرداد كه شد، بگير و ببيند توده‌اي‌ها هم شروع شد. من با چشم خودم ديدم كه رفقاي حزبي به من و دوستان ديگرشان نارو زدند و حتي كسي كه مرا وارد حزب توده كرده بود، مرا به شهرباني و پليس لو داد. در شهرباني گفت: اين‌ها توده‌اي هستند! من همان‌جا، جلوي پاسبان‌ها يك سيلي به او زدم و گفتم: مردك چرا دروغ مي‌گويي؟ مگر همين تو نبودي كه مرا به اين راه كشاندي. با هزار بدبختي توانستم خودم را از چنگ شهرباني و پليس رها كنم و به كار و زندگي‌ام برگردم. توده‌اي‌ها خائن هستند؛ هم به ايران و هم به رفقاي خودشان.» بعد اضافه كرد: «تو هم روزي چوب اين‌ها را خواهي خورد.» من گفتم: «اما من طرف‌دار حزب توده نيستم. ما حزب توده را اصلاً‌ قبول نداريم و رهبران اين حزب را سازشكار و اپورتونيست مي‌دانيم.» پدرم گفت: «سگ زرد برادر شغال است! همه اين گروه‌هاي چپ سر و ته يك كرباس‌اند. دخترم! نرو! نكن! سياست در كشورهاي جهان سوم، بازي با آتش است. زندگي خودت را فداي سياست نكن. اگر حالا به حرف‌هايم گوش ندهي‏، روزي متوجه خواهي شد كه خيلي دير است و پشيماني هم فايده ندارد.»
روزي خواستم در تظاهرات شركت كنم. شلوار لي، بلوز و كفش راحتي پوشيدم. پدرم فهميد. گفت: «لازم نكرده از خانه بيرون بروي.»
ـ براي چه؟
ـ خودت بهتر مي‌داني!
ـ نه!
ـ خودت را به آن راه نزن. خودت را بدبخت نكن.

...


 

تاریخ شفاهی زندگی و مبارزات شهید مهدی عراقی منتشر می‌شود

به گزارش سایت تاریخ شفاهی ایران، نخستین اثر امین عزیزی، با روش تاریخ شفاهی درباره زندگی و مبارزات «شهید مهدی عراقی» كه از موثر‌ترین چهره‌های تشكیل‌دهنده جمعیت موتلفه اسلامی در سال 1340 بوده، به نگارش درآمده است.


گزارشی از نخستين جشنواره خاطره‌نويسي دفاع مقدس

مراسم اختتاميه نخستين جشنواره خاطره‌نويسي دفاع مقدس تهران ساعت 18 اول تير در فرهنگسراي ارسباران و با حضور پیشکسوتان دفاع مقدس برگزار شد. سردار همداني در این مراسم گفت: روايت هنرمندانه خاطرات، دفاع مقدس را براي نسل آينده ماندگار مي‌‌كند. همچنین سرهنگ رسولی،‌ خاطره را مهمترين زيرساخت فعاليت‌هاي ادبي و پژوهشي دانست.


کتاب ماه تاریخ و جغرافیا شماره 157

شماره 157 «كتاب ماه تاريخ و جغرافيا» با رويكرد «تاريخ سامانيان» به كوشش موسسه خانه كتاب منتشر و در دسترس علاقه‌مندان تاريخ قرار گرفت. اين ماهنامه تخصصي در اين شماره به كاستي‌ها و ضرورت‌هاي پژوهش درباره سامانيان مي‌پردازد. سرسخن كتاب ماه تاريخ و جغرافيا، «سامانيان: از ستايش تا پژوهش» نام دارد و نوشته دكتر علي غفراني، استاديار دانشگاه فردوسي مشهد است كه مروري بر كاستي‌ها و ضرورت‌هاي پژوهشي درباره سامانيان دارد.


طرح صداهای سندی: داستان های یکدیگر را بشنویم

صدای سِندی طرحی است که بر اساس روش‌های تاریخ شفاهی و رسانه تنظیم و از سال 2010 به طور رسمی راه‌اندازی شده است. این طرح ‌اکنون تحت سرپرستی نینا مایجا و ناتاشا راهجا در جریان است. ماکیجا و راهجا در مورد این طرح این‌طور گزارش می‌دهند: " تجزیه هند مستعمره در سال 1947 یکی از بزرگ‌ترین مهاجرت‌‌های جمعی در تاریخ معاصر را به دنبال داشت. منطقه سِند که حالا جزئی از پاکستان است در این دوران شاهد جابه‌جایی‌های جمعی عظیمی بود.


فصلنامه مطالعات تاریخی شماره 31

شمارۀ سی و یکم (زمستان 89) فصلنامه مطالعات تاریخی در روزهای پایانی بهار سال 1390 منتشر شد. در این شماره 7 مقاله همراه با چند کاریکاتور از ایرج زارع گرد هم آمده است. مقالۀ نخست با عنوان "25 منزل تا انقلاب اسلامي" به قلم هدايت‌الله بهبودي در واقع مقدمه‏های مجموعه بیست و پنج جلدی انقلاب اسلامي به روايت اسناد ساواك است که در طول یازده سال (1387-1376) توسط هدایت الله یهیودی تدوین شده و موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی آن را منتشر کرده است.


راه اندازی انجمن منطقه ای آمریکای لاتین

شبکه تاریخ شفاهی آمریکای لاتین (RELAHO: Red Latinoamericana de Historia Oral) در دسامبر 2010 راه اندازی شد. این انجمن یک سازمان علمی فرهنگی برای برقراری ارتباط بین پژوهشهایی است که با استفاده از تاریخ شفاهی در سراسر آمریکای لاتین انجام می شود. هدف شبکهٔ مزبور علاوه بر حمایت از اشخاص درگیر، پشتیبانی از به کارگیری منابع شفاهی در مطالعه تاریخ معاصر نیز می باشد. روبن کُتلر (Rubén Kotler)، مدیر این انجمن می گوید:


تاریخ شفاهی صنعت قند خراسان- بخش نخست

صنعتی شدن ایران از گذشته به خاطر اثرات قابل توجه ای در اقتصاد داشته مورد توجه بوده است. پرهیز از اقتصاد تک محصولی و رویکرد به صنایع بنیادین از جمله اقدامات اساسی در عصر پهلوی اول بود. در این دوره تلاش شد برخی شهرها مقر صنایع مادرشده و با ورود صنایع تغیییرات بنیادی در ساختار آن ها به وجود آید.آشنایی با مظاهر صنعتی شدن و خروج از دنیای سنتی یکی از مواردی است که در این مقاله به آن پرداخته می شود.


درگذشت و تدفین دکتر شریعتی در خاطرات دکتر محمد صادقی تهرانی

آیت الله العظمی‌دکتر محمد صادقی تهرانی در سال 1305 در تهران متولد شد. پس از تحصیل دبیرستان به درس آیت الله شاه آبادی و امام خمینی راه یافت و همزمان با بهره گیری از دروس فلسفی استادان میرزا مهدی و میرزا احمد آشتیانی دروس مقدماتی حوزه را نیز گذراند و طی سه سال دروس حوزه را تمام کرد. سال 1320 به قم رفت. پس از ورود آیت الله بروجردی در سال 1323 و علامه طباطبایی در 1324 ایشان نیز در دروس آنان شرکت کرده و به آموختن از این استادان به نام پرداخت. پس از ده ساال توقف در قم در آستانه شکل گیری نهضت ملی کردن نفت به تهران بازگشت.


تقویم تاریخ دفاع مقدس جلد 18

بهمن سال 1360 شاهد یکی از هولناک‌ترین پیکارهای رزمندگان اسلام با نیروهای بعثی بود؛ نبرد خونین در چزابه که یکی از نابرابرترین مصاف‌های قوای ایرانی با ارتش صدام بود. ارتش متجاوز عراق که پانزده ماه بعد از شروع جنگ بستان را از دست داده بود بار دیگر خواست تا مناطق آزاد شده را تصرف کند. لذا صدام حسین خود شخصاً در منطقه جنگی حضور یافت و فرماندهی عملیات را به‌عهده گرفت. شمار نیروهای دشمن در این عملیات به قدری زیاد بود که به تعبیر یکی از شهدا «صدام با تدارکی که دیده بود حق داشت...


ناکارآمدی نخبگان سیاسی درکارآمدسازی روند توسعه ایران عصرپهلوی (4)

برخورد پهلوی دوم با روشنفكران، برخوردی دوگانه بود. زیرا از یك طرف برای اجرای برنامه‌های نوسازی سطحی و وارداتی خود به آن نیاز داشت، و از طرف دیگر به لحاظ ماهیت نظام شاهنشاهی و تمایل نداشتن به تقسیم قدرت، نمی‌توانست به خواسته‌های اساسی روشنفكران پاسخ مثبت دهد. بنابراین بخشی از نخبگان فكری، در ساختار دیوانسالاری جذب شدند. از آن‌جا كه در ساختار اقتصادی این دوره، تنها دولت منبع ثروت و اشتغال بود، روشنفكران بناچار وارد تشكیلات حكومتی می‌شدند و این، در حالی بود كه مخالفت با دولت در نزد سایر نخبگان فكری، به عنوان ارزش تلقی می‌شد. تضاد میان آرمان روشنفكری و واقعیت (وابستگی مالی به حكومت) را، می‌توان یكی از موانع تلاش جدی نخبگان فكری برای نوسازی دانست.


در تعقیب و گریز(4)

آرمن و آوانسیان: سیدمحمدمهدی جعفری که بارها از شریعتی شنیده بود: «تنها امید ما به مهندس بازرگان است» و می‌گوید بازرگان، شریعتی را فرزند خود می‌دانست، در جلد کتاب خاطراتش، «همگام با آزادی» فصلی را به طور مجزا به شریعتی اختصاص داده و در آن شرح اختلافاتی را بازگو می‌کند که شهید مطهری و مهندس بازرگان با شریعتی داشتند. یکی از مواردی که جعفری نقشی مؤثر در آن ایفا کرده بود، ماجرای اعلامیه مشترک مطهری و بازرگان پس از درگذشت شریعتی است که قرار می‌شود آن دو برای رفع شایعات بنویسند.


از سیمین دانشور تا گیرشمن

«رومن گیرشمن» باستان‌شناس اوکراینی‌الاصل فرانسوی یکی از پیشگامان باستان‌شناسی در ایران، نزدیک به سی‌وپنج سال از عمر خود را صرف کاوش در محوطه‌های متعدد باستانی ایران کرده و البته کتاب‌های متعددی نیز در این خصوص نوشته که اغلب آنها تاکنون به فارسی ترجمه شده و به چاپ رسیده‌اند. به تازگی اما کتاب خاطرات «تانیا»، همسر گیرشمن، با عنوان «من هم باستان‌شناس شدم!» به همت بنیاد فرهنگ کاشان و با ترجمه فیروزه دیلمقانی در ایران منتشر شده است.


تاریخ شفاهی در جنوب شرق آسیا-۹

ما این‌جا دو روایت دور از هم از اصل و خاستگاه مِلِکا، داریم که هر دو بر خاطره بنا شده‌اند. «پایر» مبنای روایت‌اش را بر صحبتی که با ساکنان محلی (عمدتاً اهالی جوانش) داشته استوار می‌کند، که وقایع را تا یک قرن قبل به خاطر می‌آورند. این روش شاید اختلاف زیادی با روش توسدید نداشته باشد. برای «پایر» خاطره بومیان که صحبتش شد، صرفاً یک منبع اطلاعات در دسترس دیگر بود، نه [الزاماً] متفاوت از مشاهدات یا آمار و ارقامی که او گردآوری کرده بود؛ در کلام او مبدأ «مِلِکا» و بوجود آمدن این شهر، موافق نظر مؤلفان مختلف، واقعیتی است که اکثریت آن‌چه گردآوری شده آن را تأیید کرده‌اند.


خاطراتی از حسین شهیدزاده

در خلال مطالبی که دوستان درباره تجلیل از شادروان حسین شهیدزاده منتشر ساخته‌اند، از کتاب‌هائی که او نوشته یا ترجمه نموده ذکری رفته اما به داستان‌های کوتاه او که هنوز انتشار پیدا نکرده اشاره‌ای نشده است. یکی از این داستان‌ها تحت عنوان «پیش‌خرید قبر» می‌باشد که متن آن به عنوان نمونه در پائین نقل شده است. یک نسخه از این داستان را کمی قبل از بیماری‌اش به من داد و به خصوص تأکید می‌کرد زهره خانم، همسرم، که علاقمند به خواندن این قبیل داستان‌هاست آن را بخواند.


مروری بر تاریخچه چاپ و چاپ خانه در ایران

نیاز به اطلاعات یكی از ضروریات اساسی زندگی اجتماعی است و اهمیت مطبوعات، به ویژه روزنامه ها، نشریات و جراید بر كسی پوشیده نیست. ازجمله عواملی كه در روند تاریخ مطبوعات و جراید نقش تعیین كننده داشته، پیدایش فن چاپ و احداث چاپ خانه است. پیدایش صنعت چاپ در ایران، اگر هم دارای پیشینه ی تاریخی بوده است، به طور مشخص در نتیجه ی شرایط حاكم بر ایران در قرن 19 م رو به رشد نهاده و با پدیده ی روزنامه نگاری به عنوان ضرورتی نوظهور مرتبط بوده است.


وقتي براي ما مي‌نويسيد...
وقتي براي هفته‌نامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مي‌نويسيد، دوست داريم نکته‌هايي را در نظر بگيريد.
اين هفته‌نامه نوشته‌ها و دانسته‌هاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطره‌گويي، خاطره‌نگاري، يادداشت‌نويسي روزانه، سفرنامه‌نويسي، وقايع‌نگاري، روزشمار نويسي و... نشان مي‌دهد. حتي براي زيرشاخه‌هاي رشته تاريخ هم جا باز کرده‌ايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارش‌ها، مصاحبه‌ها، مقاله‌ها، يادداشت‌ها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميل‌تان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقاله‌ها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دست‌مان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اين‌باره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دل‌مان مي‌خواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفته‌نامه، با نوشته‌هاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلم‌مان از دايره اخلاق بيرون برود.

 
 

       تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.
counter UPDATE error: 1054, Unknown column 'count' in 'field list'