شماره 3    |    3 آذر 1389

   


تاریخ شفاهی نه گونه ای مستقل از تاریخ و نه حتی آنگونه که برخی پنداشته اند، شیوه ای از تاریخنگاری است. تاریخ شفاهی را باید روشی علمی، قانونمند و برخوردار از اصول نظری و عملی، برای گردآوری شواهد و مدارک شفاهی دانست که پس از راستی آزمایی و تایید و تکمیل یا تصحیح آن مدارک، توسط منابع دیگر، از جمله اسناد مکتوب، به تولید سند شفاهی یاری می رساند. این نوع از سند، می تواند در کنار سایر اسناد و منابع تاریخ نگاری مورد استفاده محقق تاریخ، جامعه شناس و حتی روان شناس قرار گیرد.
از سوی دیگر، بر خلاف تاریخ های رایج در گذشته و حال که به حوزه سیاست و نخبگان سیاسی می پردازند، تاریخ شفاهی فرصتی مناسب به اقشار و طبقات به حاشیه رانده شده، ساکت و فراموش شده در تاریخ و جامعه بخشید تا با حضور در گفتگویی رو در رو و انجام مصاحبه، تجارب و مشاهدات خود از دوران زندگی فردی و حیات جمعی را بازگو نمایند.
تاریخ شفاهی، در تکمیل و تکامل سنت قدیم گام برداشته است. تاریخ شفاهی در دوره جدید که متضمن ثبت روش مند رویدادهای زندگی است تنها پس از جنگ دوم جهانی آغاز به پیشرفت کرد. این پیشرفت تا اندازه ای مرهون متداول شدن ضبط صوت های قابل حمل بود. اختراع و استفاده از ضبط صوت را باید انقلابی در عرصه جمع آوری داده ها و اطلاع رسانی علمی محسوب کرد. همچنین، رسانه های الکترونیکی، شرایط و مکانیسم های سنتی انتقال فرهنگ را تحریف و دگرگون ساختند.
در سال 1947 آلن نوینز Alen Nevins  در دانشگاه کلمبیا، شاید اولین تاریخ شفاهی مدرن را تکمیل کرد. مدرن از آن جهت که گرچه ساز و کار مصاحبه پیش از این نیز مورد استفاده قرار می گرفت اما کاربرد ضبط صوت، امکان ذخیره سازی مصاحبه و آرشیو صدای شاهد و ناظر تاریخی را فراهم ساخت. افزون بر این، تکنولوژی جدید، امکان انجام مصاحبه در هر مکانی را فراهم ساخت و محدویت های پیشین را مرتفع ساخت. سال های پس از جنگ، مورخین به سند شفاهیات در روایت از گذشته امعان نظر بیشتری کرده تا جایی که به تعریف روش و اصول تولید خبر و  شواهد شفاهی و نهایتا تاریخ شفاهی منجر شد. درگیری قشر عظیمی از مردم جهان در آن جنگ، که هر یک کتاب زنده ای برای آن گذشته دردآور بودند، مایه اصلی نوزایش در این رسم قدیم تاریخ نگاری شد. تاریخ شفاهی در واقع بر آن بود تا فرصت های مناسب برای دست اندرکاران حیات گذشته فراهم آورد. کسانی که در حین عمل فرصت ثبت و نگارش نداشتند که این بار این فرصت را میکروفن با یاری فن آوری جدید برای آنها میسر ساخت.

مهدی ابوالحسنی

دانشجوی دکتری تاریخ دانشگاه اصفهان


زیتون سرخ(۳)

خاطرات‌ناهيد‌يوسفيان

گفت و گو و تدوين: سيدقاسم‌ياحسيني

انــتــشـارات‌سـوره‌مــهــر(وابسـته‌بـه‌حـوزه‌هنـري)

دفتـرادبيات و هنر مقـــاومت

نقل و چاپ نوشته‌ها منوط به اجازه رسمي از ناشر است.


پدرم به مادرِ مادرم، «عمه» مي‌گفت. مادربزرگم زن خوبي بود. قلب بزرگي داشت و درِ خانه‌اش هميشه روي همه باز بود. ما به او «مامان تهراني» مي‌گفتيم. دائم در سفر بود؛ خوزستان، اراك، مشهد و خلاصه هرجا كه امكانش بود. خيلي هم مذهبي بود. مادرم در محله فوزيه تهران متولد شد. نُه ساله بود كه با پدرم ازدواج كرد و به انديشمك رفت. سربازي پدرم كه تمام شد به استخدام راه‌آهن درآمد و به شهر اراک منتقل شد. مادرم هم با او رفت. يك سال در اراک بودند كه خواهر بزرگم پوران متولد شد. مادرم تمام زندگي‌اش را وقف دختران و شوهرش كرد. دائم در حال شست‌وشو يا پخت‌وپز بود و براي ما خياطي مي‌كرد. يا لباس مي‌دوخت يا لباس دختر بزرگ‌تر را براي دختر كوچك‌تر آماده مي‌كرد. جوراب‌هاي پاره را وصله و پينه مي‌كرد. در سرماي زمستان اراك، يخ حوض را مي‌شكست و تشت لباس را كنار حوض مي‌گذاشت و لباس‌هاي هفت دخترش را مي‌شست. اگر من و خواهر بزرگم مي‌خواستيم به او كمك كنيم، نمي‌گذاشت و مي‌گفت: «شما برويد درستان را بخوانيد!» در زمستان‌ها پايمان گرم بود؛ اما جوراب‌ها وصله‌اي بودند. براي همين من در مدرسه جرئت نداشتم پايم را از كفشم بيرون بياورم. مادرم حتي خودش براي ما پالتو مي‌دوخت و هميشه حفظ آبرو مي‌كرد. به معني واقعي كلمه خانه‌دار و زن زندگي بود. با وجودي كه حقوق پدرم كم بود، با كدبانويي مادرم، ما پس‌انداز هم داشتيم. در دهه چهل حقوق پدرم ماهي هزار تومان بود. مادرم يك خانواده نه، ده نفري را با همين مبلغ اداره مي‌كرد و ماهانه مقداري هم پس‌انداز مي‌كرد. با همين پول‌ها پدرم موفق شد سال‌هاي بعد در تهران و آمريکا خانه بخرد.
خانوادة من مذهبي نبودند. پدر و مادرم اهل نماز و روزه هم نبودند، اما مادرم به طور سنتي اعتقادات مذهبي داشت. مادرِ پدرم، كه ما به او «ننه آغا» مي‌گفتيم زني مذهبي بود. موهاي بلند و مشكي داشت. همو بود كه به من نماز خواندن ياد داد. من از پنج‌سالگي تحت تأثير شخصيت مادربزرگم روزه مي‌گرفتم. تحمل روزه آن هم در تابستان،‌ براي من خيلي دشوار بود. سرم را داخل آب مي‌كردم تا خنك شود. مادرم هرچه مي‌پخت براي افطار جمع مي‌كردم. پدرم دوستي از دوران سربازي داشت كه خواروبارفروش بود. وقتي به ديدن او مي‌رفتيم، به ما نخود و كشمش مي‌داد. من آن‌ها را در جيب‌هايم مي‌ريختم و براي افطار ذخيره مي‌كردم. موقع افطار آن‌قدر خوراكي جمع كرده بودم كه نمي‌دانستم كدام را بخورم! در سرتاسر دوران دبيرستان تحت تأثير شخصيت ننه آغا نماز مي‌خواندم. مقيد بودم حتماً نمازم را در مسجد بخوانم.
پدرم هميشه به مادرش احترام مي‌گذاشت و با نيكي از او ياد مي‌كرد. ننه آغا هر سال براي زيارت امام رضا(ع) به مشهد مي‌رفت و در بازگشت براي ما سوغاتي مي‌آورد. شب‌ها براي ما قصه‌هاي شاه و پريان، حسن كچل‏، حسين كُرد و ... مي‌گفت. من به قصه‌هاي او خيلي علاقه داشتم.
خواهر بزرگم هم مذهبي بود. زماني كه در دانشكده اشرف پهلوي تهران درس پرستاري مي‌خواند، ماه رمضان چون كسي در خوابگاهشان روزه نمي‌گرفت، شامش را براي سحري كنار مي‌گذاشت و روزه مي‌گرفت.
خانواده ما آن‌قدر پرجمعيت بود كه گاهي پدرم هم سردرگم مي‌شد. يكي از اين سردرگمي‌‌ها ماجراي نام‌گذاري خواهرم، آذر، است. خواهرم وقتي به دنيا آمد مژه‌هاي بلند و موهاي فري داشت. مادرم اسم او را آذر گذاشت. براي آذر سه، چهار ماه شناسنامه نگرفتند. چون موي آذر فرفري بود، ما براي او اين شعر را مي‌خوانديم:
«مينا قِرقِرقِر داره مينا     سرش فرفرفر داره مينا»
بالاخره بعد از مدتي پدرم به اداره ثبت احوال رفت تا براي او سجل بگيرد. كارمند ثبت احوال از او مي‌پرسد: «نام اين دختر را چه مي‌خواهيد بگذاريد؟» پدرم هرچه فكر مي‌كند، نامِ آذر را به خاطر نمي‌آورد. ناگهان به ياد شعر «مينا فرفرفر داره مينا» مي‌افتد. مي‌گويد: «اسمش مينا است!»
وقتي به خانه آمد و مادرم متوجه اشتباه او شد، با او دعوا كرد؛ زيرا اسم دخترخاله‌ام هم مينا بود. بر اساس اعتقادي خرافي باور داشتند كه اگر در يك خانواده دو نفر همنام باشند، ممكن است نفر اول بميرد! براي همين، مينا اسم شناسنامه‌اي او شد، اما ما او را آذر مي‌ناميديم.
مينا (آذر)، بچه كه بود خيلي گريه مي‌كرد. يادم هست يك روز زمستاني پدرم از سرِ كار به خانه آمد. مادرم و پوران به حمام رفته بودند. پدرم از كار شب خيلي خسته بود. آذر مرتب گريه مي‌كرد. پدرم با بي‌حوصلگي به من گفت: «اين را ساكت كن! مي‌خواهم بخوابم.» در كوچه برف سنگيني آمده بود. من آذر را كشان‌كشان از خانه بيرون بردم و درحالي‌كه پاهايش برهنه بود او را سر كوچه گذاشتم و خود با سرعت برگشتم و كنار كرسي در اتاق نشستم و خودم را گرم كردم. آذر گريه‌كنان در برف با پاي برهنه خود را از سر كوچه به خانه رساند. دوباره او را كشان‌كشان بردم سر كوچه و خودم به جاي گرم پناه بردم! آن روزها من حدوداً پنج سال داشتم و او دو سال. اين ماجرا چند بار تكرار شد تا مادر و خواهرم از حمام آمدند. از آن به بعد آذر دچار پادرد شد و هنوز از پادرد رنج مي‌برد. هميشه به من مي‌گويد: «تو باعث پادرد من شدي!»

پایان فصل اول



 

"تقويم تاريخ دفاع‌مقدس" به جلد 78 رسيد

محققان مركز پژوهش‌هاي دفاع‌مقدس نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي ايران، تدوين 78 مجلد از مجموعه 96 جلدي "تقويم تاريخ دفاع‌مقدس" را به اتمام رسانده‌اند. نگارش اين آثار تا پايان سال آينده به پايان مي‌رسد. اين 78 مجلد، تمامي حوادث و وقايع رخ داده در طول جنگ تحميلي عراق عليه ايران تا پايان سال 1365 را دربرگرفته‌اند.


قدیمی‌ترین تاریخ نگار "تاریخ و تمدن اسلامی" درگذشت

دکتر "عبدالعزیز الدوری" تاریخ نگار سرشناس عراقی که قدیمی ترین تاریخ نگار "تاریخ و تمدن اسلامی" در جهان عرب به شمار می رفت، ۲۹آبان در سن 102 سالگی در امان پایتخت اردن درگذشت.


پرهیز از شعار دادن

اكبرصحرايي، روانی قلم و نوشته‌‌هايش را در پيچ و تاب‌‌های فراوان زندگي‌‌اش يافته است. از دوران نوجوانی و جوانی و علاقه‌‌اش به فوتبال و خواندن و داستان‌‌های كلاسيك. با فرمان حضرت امام خمينی دربارة غائلة كردستان از اردوی تيم فوتبال به اردوی جنگ نقل‌‌مكان مي‌‌كند و پس از آن وارد سپاه مي‌‌شود.


پايان نگارش جلدهاي چهارم تا ششم "تاريخ دفاع‌مقدس نيروي دريايي"

نگارش و تدوين مجلدات چهارم تا ششم از مجموعه 32 جلدي "تقويم تاريخ دفاع‌مقدس نداجا" با عناوين "غرش ناوچه‌ها"، "شعله‌هاي خشم" و "مرواريد" به پايان رسيد. مجلدات دوم و سوم آن، همزمان با هفتم آذر 89 و روز نيروي دريايي منتشر خواهند شد.


ما و جنگ

هرچيزی حقيقتی دارد و امكان ظهور يا اختفای آن، بسته به نوع رابطه و نسبتی است كه انسان با آن برقرار مي‌كند. تاريخ هم از همين قسم است و تجلّی گوهر آن، در گرو نوع نگاه و مواجهة ما با آن است. حال اين نگاه چگونه است و چگونه بايد باشد؟


نگاهي به كارنامه چهره ماندگار تاريخ

دكتر رضا شعباني را بايد برجسته‌ترين متخصص تاريخ ايران در روزگار افشاريه دانست. تصحيح متون، پژوهش‌هاي تاريخي درباره سلسله‌هاي افشاريه و زنديه، تاريخ ايران باستان و تاريخ عمومي ايران، تك نگاري‌ها و مجموعه مقالات از جمله فعاليت‌هاي اوست.


معرفی کتاب نامي براي هميشه؛ نگاهي به تاريخ خليج فارس

«نامي براي هميشه؛ نگاهي به تاريخ خليج فارس» عنوان اثري از عبدالكريم مشايخي است كه مي‌خواهد با زباني ساده، تاريخ سيادت دريايي ايرانيان بر خليج فارس را از دوران باستان تا عصر حاضر شرح دهد و مسايل جزاير اين خليج را بازگو سازد. همان‌گونه كه از نام اثر پيداست، نويسنده مي‌كوشد با نگاهي تاريخي حقانيت مالكيت ايران بر منطقه خليج فارس را يادآور شود.


سرگذشت پژوهی دانش آموزان شهید در انتظار بودجه

صدرو فرمان تاریخی امام در پنجم آذر ماه سال 1385 مبنی بر تشکیل بسیج مستضعفین باعث تشکیل خود جوش و مردمی پایگاه های مقاومت در مکان هایی چون مساجد، حسینیه ها، اداره ها، کارخانه ها، مدارس و دانشگاه ها شد.


کارم داستان نویسی نیست

مریم شانکی را باید یکی از پیشگامان تاریخ شفاهی زنان در جنگ هشت‌ساله ایران و عراق دانست. وی در سال‌های 1360 و 1361 ضبط‌صوت کوچکش را برداشت و به آبادان رفت و شروع به ثبت و ضبط خاطرات شفاهی دختران مانده در آبادان کرد. این کار او نقطه آغازی بر تدوین تاریخ شفاهی زنان در هشت سال دفاع مقدس بود.


فصلنامه نقد و بررسی کتاب تهران

سی امین شماره فصلنامه نقد و بررسی کتاب تهران منتشر شد. رویکرد این فصلنامه، آموزشی، اطلاع رسانی و تحلیلی، در زمینه مسایل اجتماعی- فرهنگی است و مدیر مسئولی و صاحب امتیازی آن را هرمز همایون پور بر عهده دارد. برای آشنایی بیشتر با این فصلنامه، فهرست مطالب در ادامه می آید:


انتشار "سواد و بياض" بعد از 40 سال

«سواد و بياض» مجموعه‌اي دو جلدي شامل مقالاتي از ايرج افشار است كه به تازگي انتشار يافته. به گفته گردآورنده، اين كتاب دو جلدي به دليل ناياب شدن و تقاضاي زياد آن، پس از چهل سال بار ديگر منتشر شده است.


تاريخ‌شفاهي و تمركز بر مسايل اجتماعي و مردمي

کارشناس علوم سياسي، تاليف كتاب «استانداردهاي مطالعات تاريخ‌شفاهي» را به عنوان نوعي از تاريخ‌نگاري كه با نگاهي ظريف و اجتماعي به رخدادها مي‌نگرد، به پايان رساند. دكتر اميرمسعود شهرام‌نيا در گفت‌وگو با خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، در اين باره عنوان كرد: حوزه مطالعات تاريخ‌شفاهي، حوزه جديدي در ايران است که...


گردآوري خاطرات فرماندهان آزادسازي سوسنگرد

رييس سازمان عقيدتي، سياسي ارتش گفت: "همايش تجليل از حماسه‌آفرينان آزادسازي سوسنگرد"بهترين فرصت براي گردآوري خاطرات فرماندهان و رزمندگان حاضر در اين عمليات با تاکید بر تببين نقش مقام معظم رهبري در آزادسازي سوسنگرد و تاثير وحدت رزمندگان است.


مهم‌ترين خصوصيت تاريخ‌نگاری محدث قمی، اخلاق‌محوری است

قربانی‌زرين مهمترين خصوصيت تاريخ‌نويسی محدث قمی را اخلاق‌مداری دانست و تصريح كرد: وی در بحث تاريخی از هدف خود كه اخلاق است، خارج نمی‌شود و تذكرات تاريخی را همه جا مطرح می‌كند و سعی دارد آثارش مفيد باشد تا خواننده از جنبه‌های مختلف آثار ايشان استفاده برد.


اگر ما تاريخ جنگ را ننويسيم، دشمنان به دلخواه خود مي‌نويسند

آيت‌الله جوادي آملي در ديدار نويسندگان مركز اسناد و تحقيقات دفاع مقدس با ایشان گفت: اگر ما تاريخ جنگ تحمیلی عراق علیه ایران را ننويسيم، دشمنان به دلخواه خود اين تاريخ را مي‌نويسند. بنابراین تاريخ‌نويسي جنگ بايد مستقل و حساب شده باشد و محتواي آن در دانشگاه‌ها تدريس شود.


«كوروش نامه» گزنفون، الگويي براي تربيت كودكان اشراف يوناني

شروين وكيلي گفت: «گزنفون» كتاب مشهوري به نام «كوروش نامه» دارد. او اين كتاب را نوشت تا به اشراف يوناني نشان بدهد كه چگونه فرزندانشان را تربيت كنند. «كوروش نامه» را مي‌توان شبيه به كتاب‌هايي دانست كه بعدها در ايران نوشته ‌شد و به نام «سياست نامه» شهرت پيدا كرد.


«سفرنامه مظفرالدين شاه به مراغه»

«سفرنامه مظفرالدين شاه به مراغه» بر اساس دو سفرنامه نسخه خطي از اين شاه قاجار كه در مجموعه كاخ موزه گلستان نگهداري مي‌شد، عنوان اثري است كه به تازگي مجمع ذخاير اسلامي آن را به كوشش مسعود غلاميه و يوسف بيگ‌باباپور از كارشناسان نسخ خطي به چاپ رسانده است.


واژه‌هاي كهن اوستايي در «آثار الباقيه» ابوريحان بيروني

يك پژوهشگر فرهنگ و تاريخ ايران گفت: در متن‌هاي پس از اسلام، مانند آن‌چه ابوريحان بيروني در كتاب «آثار الباقيه» نوشته است، به نام امشاسپندان برمي‌خوريم اما برخي از آن نام‌ها معرب شده‌اند. همانند «سپندارمذ» كه در « آثار الباقيه » به «اسفند» تبديل شده است.


نمایشگاه اینترنتی کتاب ۱۵ خرداد راه اندازی شد

در این نمایشگاه مجموعه آثار پژوهشی که زمینه ها و پیامدهای قیام پانزده خرداد را بررسی و روایت کرده اند،معرفی خواهند شد. پایگاه اطلاع رسانی پانزده خرداد به عنوان تنها رسانه تخصصی این نهضت، اقدام به ارائه و معرفی کتابهایی نموده است که به نحوی به شرح این رخداد تاریخی پرداخته و ریشه های این قیام را با دیدگاههای متفاوت به نقد و بررسی کشیده اند.


همایش 2011 انجمن ملی تاریخ شفاهی نیوزلند: تاریخ شفاهی در قرن 21 م

همایش سال آینده در 2ام و3ام آوریل 2011 در روتوروا برگزار خواهد شد.در این همایش از شرکت کنندگان دعوت می شود تا به تحولات تاریخ شفاهی بنگرند؛ و همایش دوسالانۀ 2011 انجمن تاریخ شفاهی استرالیا: جوامع خاطره. جمعه 7 تا 9 اکتبر 2011 . محل برگزاری: مرکز همایش کتابخانۀ ایالتی ویکتوریا، ملبورن، ویکتوریا.


وقتي براي ما مي‌نويسيد...
وقتي براي هفته‌نامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مي‌نويسيد، دوست داريم نکته‌هايي را در نظر بگيريد.
اين هفته‌نامه نوشته‌ها و دانسته‌هاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطره‌گويي، خاطره‌نگاري، يادداشت‌نويسي روزانه، سفرنامه‌نويسي، وقايع‌نگاري، روزشمار نويسي و... نشان مي‌دهد. حتي براي زيرشاخه‌هاي رشته تاريخ هم جا باز کرده‌ايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارش‌ها، مصاحبه‌ها، مقاله‌ها، يادداشت‌ها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميل‌تان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقاله‌ها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دست‌مان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اين‌باره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دل‌مان مي‌خواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفته‌نامه، با نوشته‌هاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلم‌مان از دايره اخلاق بيرون برود.

 
 

       تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.
counter UPDATE error: 1054, Unknown column 'count' in 'field list'