شماره 19    |    24 فروردين 1390

   


تاریخ شفاهی و آیین‏های رو به فراموشی

آیین‏ها و باورهای فرهنگی بخشی از تاریخ اجتماعی هستند که با صنعتی شدن کشورها و بسته به چگونگی تقابل و روابط میان جوامع، بخشی از فرهنگ آن‏ها به فراموشی سپرده می‏شود. به‌طور طبیعی بعد از چند دهه، بسیاری از آیین‏های گذشتگان که سینه به سینه حفظ شده اند در معرض خطر جدی قرارمی گیرند. این مسئله در گذشته به خاطر ساختار جوامع سنتی و نبود ارتباطات مدرن چندان مطرح نبوده است. تا جائی که شواهد و قراین نشان می دهد برپائی آیین‏ها و اعیاد در بین اقوام مختلف ریشه‏های تاریخی دارند.
در دهۀ اخیر بسیاری از این آیین‏ها با خطر جدی روبرو شده‏اند و جوامع بدون در نظر گرفتن کارکردهای آن‏ها با بی‏تفاوتی نظاره گر اضمحلال تدریجی آن‏ها هستند.هرچند این تغییرات دور از دید جامعه شناسان و محققان مسائل اجتماعی نیست ولی باید اذعان نمود تا کنون به طور جدی کار خاصی در این باره انجام نشده است.
آنچه موجب شده است تا به بخشی از فرهنگ گمشده اشاره شود، کمرنگ شدن و تغییرات تدریجی سنن و آدابی است که از چندی پیش شروع شده و به سرعت در حال گسترش است. پژوهشگران تاریخ شفاهی می‏توانند با ثبت جزئیات تغییرات آیین‏ها، آن‏ها را درحافظه تاریخ برای همیشه جاودان کنند.
ثبت آداب و رسوم ، مراسم‏ها و حتی لهجه‏ها بعنوان بخشی از کارکرد مراکز تاریخ شفاهی می‏تواند بعنوان یکی از موضوعات جدید در پژوهش‏های شفاهی مطرح شود.
اهمیت این موضوع در چند مورد خلاصه می شود:

• نخست اینکه آیین‏ها جزئی از تاریخ شفاهی محسوب می شوند، زیرا سینه به سینه نقل شده اند و پشتوانه تاریخی خاص خود را دارند.
• دوم اینکه پرداختن به آن‏ها پژوهش‏های تاریخ شفاهی را از تک بعدی بودن دور می کند و منظر جدیدی در عرصۀ بررسی مسائل اجتماعی می‏گشاید.
• دیگر آنکه پرداختن و بها دادن به این مسائل می تواند تلنگری برای مردم مناطقی باشد که به خاطر بی توجهی، میراث گذشتگان خود را به سادگی از دست می دهند و آیین‏های دیگر فرهنگ‏ها را وام می‏گیرند.

به عنوان نمونه به مراسم عروسی در بین قوم کرد (کرمانج) اشاره می‏کنیم. آن‏گونه که بزرگان نقل می کنند در گذشته این مراسم هفت شبانه روز ادامه داشت ودر جریان آن آداب و رسوم خاصی گوناگونی انجام می شد که طی دهۀ گذشته به کلی دگرگون شده‏اند. ساز و نواهایی که طی این مراسم نواخته می‏شدند جای خود را به سازهای الکترونیکی داده و رقصهای رزمی که برخاسته از فرهنگ ناب اقوام کرد (کرمانج) بود جایشان را به حرکاتِ نمایشی بی‏مفهوم داده اند. پیش از این در این مراسم کشتی چوخه نیز انجام می‏شد که برگرفته از اندیشه جوانمردی و رشادت در بین قوم کرمانج ست. در حال حاضر این مراسم در کمتر از شش ساعت برگزار می‏شود.
از دیگر مواردی که می‏توان به آن اشاره نمود آیین نوروز در بین قوم کرمانج است که در گذشته از یک ماه مانده به نوروز، کرمانج‏های خراسان با آداب خاص خود برای برپایی هر چه باشکوه‏تر مراسم نوروز آماده می‏شدند، ولی تغییرات تدریجی باعث شده تا خیلی از این آداب و سنن در معرض فراموشی باشند. به نظر می رسد ورود فناوری و عناصری از مدرنیته به روستاها، بسیاری از مرزها و ساختارهای کهن شکسته شده است.
جمع آوری و ثبت این روایت‏ها توسط پژوهشگران محلی که از این آداب و رسوم آگاهند می‏تواند فرصتی باشد برای تامل درآیین‏های روبه فراموشی.
تاریخ شفاهی با پرداختن به آداب، رسوم ،آیین‏ها، سنت‏ها وفرهنگ‏ها می‏تواند روایت‏هایی گردآورد که نشان دهنده یکی از کارکردهای اصلی این شیوه پژوهشی باشند.

غلامرضا آذری خاکستر


زیتون سرخ (۱۹)
خاطرات‌ناهید‌یوسفیان
گفت و گو و تدوین: سیدقاسم‌یاحسینی
انــتــشـارات‌سـوره‌مــهــر(وابسـته‌بـه‌حـوزه‌هنـری)
دفتـرادبیات و هنر مقـــاومت
نقل و چاپ نوشته‌ها منوط به اجازه رسمی از ناشر است.


خواستند مرا بگيرند. گفتم: «اگر نزديکم بياييد جيغ مي‌زنم!»
اشرف پهلوي در همان نزديکي‌ها مشغول بازديد از کلاس‌ها و آزمايشگاه‌ها بود. اگر جيغ مي‌زدم حتماً صدايم را مي‌شنيد. در اين فاصله رئيس گارد آمد و گفت: «چرا آمده‌اي؟»
ـ آمده‌ام اشرف را ببينم.
ـ چرا؟
ـ با او کار دارم!
ـ چيزي همراه توست!؟
از اين مي‌ترسيدند که بمب يا اسلحه‌اي براي ترور اشرف همراهم باشد. گفتم: «نه! فقط مي‌خواهم اشرف را ببينم!»
ـ با ايشان چه کار داريد؟ کارتان را من انجام مي‌دهم.
خيلي ترسيده بود. من گفتم: «با رئيس تربيت بدني کار دارم.»
رفتند و بدون آنکه اشرف متوجه شود او را آوردند. درحالي‌که آشفتگي از صورتش پيدا بود، گفت: «خانم يوسفيان چه شده؟ چه مي‌خواهيد؟»
ـ دويست تومانم را مي‌خواهم! مي‌خواهم بروم از اشرف بگيرم!
ـ به خدا مي‌دهم! فردا بيا دفترم مي‌دهم!
ـ نه! باور نمي‌کنم. حرفت را قبول ندارم.
ـ به خدا مي‌دهم!
ـ اگر راست مي‌گويي همين حالا بنويس و به من بده!
فوراً کاغذ و قلمي پيدا كرد و نوشت و به من داد.
مرا از محوطه بيرون بردند. از آن پس تا سال آخر دانشگاه
ماهي دويست تومان به من دادند و هرگز هم قطع نشد. بعدها روزي رئيس تربيت بدني دانشگاه به من گفت: «فکر نمي‌کردم اين‌قدر پررو باشي.» من هم در پاسخ گفتم: «من پرروتر از
اين حرف‌ها هستم. تا حقم را نگيرم آرام نمي‌گيرم. حق گرفتني است نه دادني!»
شبي در اهواز و در همان خوابگاه دانشگاه خواب ديدم که قطار پدرم با يک اتوبوس تصادف کرده است. پدرم خيلي ناراحت و کلافه بود. آشفته و بدحال از خواب بيدار شدم. نه تلفني بود و نه امکان داشت به تهران بروم. چند شب ناراحت پدرم بودم. ترم تمام شد و من از اهواز به تهران رفتم. پدرم دادگاهي داشت. پرسيدم: «دادگاه براي چه؟»
معلوم شد قطار پدرم با يک اتوبوس تصادف کرده و در اين حادثه يک پيرزن، که ته اتوبوس بوده، کشته شده است. پدرم يک سال تمام دادگاهي داشت تا سرانجام تبرئه شد.
سال سوم دانشگاه براي آنکه آزاد باشم و بتوانم در ضمن درس به مبارزه هم بپردازم تصميم گرفتم در اهواز و در خانه يک عرب اتاقي کرايه کنم.
همسر صاحب‌خانة عرب خيلي مهربان بود. صبح به من نان گرم و چاي مي‌دادند و سعي مي‌کردند مثل يکي از اعضاي فاميل با من برخورد کنند. مدتي که گذشت متوجه شدم در غياب من، آن‌ها وارد اتاقم مي‌شوند و وسايلم را جست‌وجو مي‌کنند! من به خاطر محيط ناامن خوابگاه و به خاطر آنکه بتوانم کتاب‌ها و اعلاميه‌هايي را که به دستم مي‌رسيد، راحت بخوانم و نگه‌داري کنم، در شهر اتاق مستقل گرفته بودم، اما مي‌ديدم که در آنجا نيز نمي‌توانم آرامش داشته باشم. چندين بار به صاحب‌خانه و همسرش گفتم که مي‌دانم در نبود من، اتاقم را جست‌وجو مي‌کنند، اما آن‌ها به شدت منکر مي‌شدند. بالاخره يک روز مدرک انکارناپذيري به دست آوردم. در اتاقم را که باز کردم ديدم يک جفت کفش بچه صاحب‌خانه کف اتاق افتاده است! فوراً صاحب‌خانه را آوردم و کفش را نشانش دادم. به تته‌پته افتاد ولي باز هم زير بار نرفت. دانستم که مجادله با آنان بيهوده است. هرطور بود تا پايان ترم تحمل کردم و سپس آن خانه را ترک کردم.
درس من در دانشگاه خيلي خوب بود و معمولاً جزء نفرات اول تا سوم بودم. موقع امتحانات من جلو مي‌نشستم، علي در صندلي عقب مي‌نشست و خسرو و فريبرز هم پشت سر علي قرار مي‌گرفتند. من پاسخ سؤال‌ها را به علي مي‌رساندم و او هم به دوستانش مي‌داد.
مطالعاتم وارد فضاي جديدي شده بود. از طرف تشکيلات چندين جزوه دست‌نويس درباره ضرورت مبارزه مسلحانه به ما دادند. جزوه چگونه مي‌توان يک کمونيست خوب بود نوشته ليو شائوچي، مانيفست حزب کمونيست تأليف مارکس و انگلس را به ما دادند که خواندم. فکر مي‌کنم در همين دوره بود که جزوه مبارزه مسلحانه: هم تاکتيک هم استراتژي نوشته مسعود احمدزاده و رد تئوري بقا نوشته اميرپرويز پويان را خواندم.



 

همايش تخصصي تاريخ مجلس به تعويق افتاد

دبير دومين همايش تخصصي تاريخ مجلس از به تعويق افتادن زمان برگزاري اين همايش خبر داد و گفت: به دليل حجم وسيع فعاليت‌هاي کتابخانه و مركز اسناد مجلس، تقارن زماني با نمايشگاه كتاب تهران و همايش ميراث مكتوب ايران و عراق، زمان برگزاري اين همايش از نيمه ارديبهشت ماه به چهارم خرداد تغيير يافت.


عکس‌های شخصی و رسالت پژوهشگران تاریخ‌شفاهی

محققان تاریخ‌شفاهی برای مستند کردن تحقیقات‌شان از تمام منابع و مدارک استفاده ‌می‌کنند. آنها در این عرصه ملاکشان تنها ضبط یک گفت‌وگوی هدفمند و آگاهانه نیست بلکه بدنبال سوژه‌‌هایی هستند تا ازبررسی آن به مسائل جدیدی دست یابند.


شرح ارسال نامه امام‌(ره) به 26 هزار نشانی

كتاب "خاطرات مصطفي حائري‌زاده" توسط مركز اسناد انقلاب اسلامي به چاپ رسیده است. در اين اثر علاوه بر بيان فعاليت‌هاي مبارزاتي راوی در سال‌هاي قبل از پيروزي انقلاب، چگونگي انتشار نامه ای از امام خميني‌(ره) شرح داده شده که به 26 هزار نشانی ارسال شد.


خريداري تصاويري از دوره ناصري و گزارش هایي از دوره پهلوي

چهلمين جلسه شوراي ارزيابي مركز اسناد كتابخانه مجلس 22 فروردين ماه برگزار شد. در اين نشست با حضور تمامي اعضا، خريداري دو مجموعه «تصاوير دوره ناصري و قاجار» و «گزارشاتي از دواير دولتي دوره پهلوي اول و دوم» به تصويب رسيد. اين داده‌هاي تاريخي در اغناي طرح‌هاي پژوهشي و گشودن گره‌هاي تاريخي تاثير فراواني خواهند داشت.


حوزه هنری استان یزد برگزار می کند: مراسم یادبود ایرج افشار

حوزه هنری استان یزد یادمان شادروان استاد ایرج افشار را با حضور خانواده ایشان و جمعی از دوستان و دوستداران، و اندیشمندان برگزار مي‌كند. اين بزرگداشت روز دوشنبه 29/1/90 در سالن همایش های بین‌المللی دانشگاه یزد برگزار می‌شود.


معرفی کتاب یادداشت‌های سفر شهید صیاد شیرازی

در کشور ما، تاریخ‌شفاهی و جنگ، در هم گره خورده‌اند و شاید بتوان گفت، تاریخ‌شفاهی ایران از دل جنگ بیرون آمده است، یا شاید آن را برای ثبت حوادث جنگ ابداع کرده‌ و بعدها فهمیده‌اند، کارایی‌های دیگری هم دارد.


كتابشناسي شهيد سپهبد علي صياد شيرازي

بيست‌و‌يكم فروردين، دهمين سالگرد شهادت سپهبد علي صياد‌شيرازي (1323 ـ 1378) بود. وي كه در طول سال‌هاي دفاع مقدس با سمت‌هاي مهم لشكري و در عمليات‌هاي مختلف حضور داشت، توسط منافقي مسلح، به شهادت رسيد. در ادامه مروری بر آثاري که تاکنون درباره شهيد صياد شيرازي منتشر شده‌اندَ می آید:


خاطره‌ شهيد صياد شيرازي از عمليات مرصاد

نيمه شب چهارم تيرماه بود و تا ساعت يک ونيم نتوانستيم ماهيت دشمن را به دست آوريم که چه کسي است که همين طور در حال پيشروي است. ساعت 5 به پايگاه رفتم. همه را آماده و مهيا براي توجيه ديدم. پس از توجيه خلبانان تاکيد کردم وضعيت خيلي اضطراري است. چاره‌اي نداريم هلي‌کوپترهاي کبري بايد آماده باشند...


آیت الله طالقانی در مسجد هدایت

بی تردید یکی از مساجدی که پیش از انقلاب اسلامی نقش مهمی در فعالیت های مذهبی سیاسی داشته است مسجد هدابت تهران در نزدیکی جمهوری و لاله زار است. انتشار کتاب دوم مسجد هدایت تهران در دو جلد از سوی مرکز بررسی اسناد تاریخی و ارائه ده‌ها سند در خصوص فعالیت های این مسجد فرصتی تازه برای بررسی نقش برجسته این مسجد در دهه های گذشته است.


جستارهايي در تاريخ و تاريخ‌نگاري

«جستارهايي در تاريخ و تاريخ‌نگاري» (2 جلد) به كوشش حبيب‌الله اسماعيلي، سردبير و زنده‌ياد منير قادري، معاون سردبير «كتاب ماه تاريخ و جغرافيا» كه اخيرا به رحمت ايزدي پيوست، منتشر شد. اين كتاب حاصل مباحثي در قالب گفت‌گوها و مقاله‌هاي تخصصي در شماره‌هاي 104 تا 153 كتاب ماه تاريخ و جغرافياست.


برپايي نخستين كنگره "خاطره‌نويسي دفاع‌مقدس" در سال 90

سعيد حاج‌نصيري، مدير ادبيات بنياد حفظ آثار و نشر ارزش‌هاي دفاع‌مقدس، از برپايي نخستين كنگره خاطره‌نويسي دفاع‌مقدس در سال 90 خبر داد و گفت: اين كنگره با حضور برگزيدگان جشنواره‌هاي خاطره‌نويسي استان‌ها، در 2 بخش خاطرات خودنوشت و ديگرنوشت برپا خواهد شد.


تجديد چاپ سه عنوان از كتاب‌هاي شهيد آويني

«آيينه جادو»، «فتح خون» و «فردايي ديگر» عناوين اين سه كتاب است. كتاب «آيينه جادو» شامل مقالات سينمايي آويني است. همزمان با هجدهمين سالگرد شهادت سيدمرتضي آويني، سه عنوان از كتاب هاي اين نويسنده تجديد چاپ مي شود.


مکتب حزب الله در خاطرات نبي‌الله زواره

نبي‌الله (امير) زواره، پسرخاله شهيد حاج اصغر اكبري(1) است. وی يكي از سه چهار نفر اصلي و بنيانگذار مكتب حزب الله شهرري در سال هاي منتهي به پيروزي انقلاب اسلامي بوده و بالطبع روايت وي از اين جمع مذهبي و مبارزاتي كه ده ها شهيد، جانباز و آزاده را تقديم انقلاب و دفاع مقدس كرد، در نوع خود شنيدني و البته معتبر است.


تاريخ دفاع‌مقدس تهران نوشته مي‌شود

فرمانده سپاه محمد رسول‌الله(ص) از تدوين و انتشار كارنامه عملياتي لشكر 27 محمد رسول‌الله (ص) در قالب 12 جلد خبر داد و گفت:‌ مركز حفظ آثار و نشر ارزش‌هاي دفاع‌مقدس این سپاه در حال جمع‌آوري و بازخواني خاطرات و اسناد است تا كتاب تاريخ دفاع‌مقدس تهران نیز نوشته شود.


یاد کودکی 4- خاطره ي آقاي نصرت الله كريمي

در مدرسه ي صنعتي در كارخانه كه كار مي كرديم، ميزهاي بلند، با گيره‌هاي بزرگ و ميزهاي كوچك با گيره‌هاي كوچك بود. دَم آن ميزهاي بلند، يك پيت بنزين مي‌گذاشتم زير پايم و وقتي مي‌خواستم سوهان كاري بكنم، سوهان موازي چشمم بود. اين اوضاع و احوال، باعث مي شد بچه‌ها بخندند.


پرتو آفتاب(خاطرات حضرت آيت الله حاج شيخ علی عراقچی)

اين كتاب كه توسط بخش خاطرات موسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينی (ره)دفتر قم انجام يافته، سی امين اثر از مجموعه يادهاست كه به بيان خاطرات ياران و نزديكان حضرت امام (ره) می پردازد. نویسنده ضمن مرور رخدادهای زندگی اجتماعی آيت الله حاج شيخ علی عراقچی، از آشنايی ايشان با حضرت امام (ره) در مقام يك طلبه و نيز وقايعی از انقلاب اسلامی سخن گفته است.


کودتاي ٬١٢٩٩ دولت مصدق ٬ نفت و تاريخ(2)

در شماره ۱۷ بخش نخست گفت و گو با حسین مکی را در اختیار خوانندگان قرار دادیم. در این شماره بخش دوم و پایانی این گفت و گو پیش روی است: ... صبح خانه بودم. بعد آمدم دفتر مجله خواندنيها و تا بعد از ظهر آن جا بودم. دو تا افسر محافظ داشتم. می‏آمدند و گزارش می‏دادند كه جمعيت در دربار اين طور است. روز نهم اسفند علاء به من تلفن كرد..


چهل سال تجربه در مصاحبه

اين مقاله با تكيه بر اين نكته آغاز شده است كه: «اصولاً شيوه تاريخ‌نگاري در كشورهاي اسلامي، تاريخ شفاهي است.» نويسنده، سپس به ارائه تعاريفي از مفهوم «تاريخ شفاهي» پرداخته است. طرح مختصر اين ويژگي مورخ شفاهي كه «بي‌طرف» باشد يا «بي‌غرض» نكته بعدي است. البته در ادامه و بعد از بررسي تفاوت خاطرات و تاريخ شفاهي، نكاتي درباره‌ ضروري‌ترين ويژگي‌هاي مورخ شفاهي مطرح مي‌شود.


تاریخ شفاهی مدرسه حقانی

حوزه های علمیه تشیع، با توجه به باز بودن باب اجتهاد در طول تاریخ، فعالیت ها و برنامه های آموزشی و تحقیقی خود را با توجه به شرایط زمانی و مکانی به انجام رسانیده اند. ضرورت پاسخ گویی به نیازها و مشکلات دینی – فکری زمانه، اتخاذ چنین روشی را الزام آور نموده است و نهاد مرجعیت و روحانیت، همیشه جوابگوی مسائل مستحدثه بوده است.


وقتي براي ما مي‌نويسيد...
وقتي براي هفته‌نامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مي‌نويسيد، دوست داريم نکته‌هايي را در نظر بگيريد.
اين هفته‌نامه نوشته‌ها و دانسته‌هاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطره‌گويي، خاطره‌نگاري، يادداشت‌نويسي روزانه، سفرنامه‌نويسي، وقايع‌نگاري، روزشمار نويسي و... نشان مي‌دهد. حتي براي زيرشاخه‌هاي رشته تاريخ هم جا باز کرده‌ايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارش‌ها، مصاحبه‌ها، مقاله‌ها، يادداشت‌ها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميل‌تان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقاله‌ها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دست‌مان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اين‌باره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دل‌مان مي‌خواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفته‌نامه، با نوشته‌هاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلم‌مان از دايره اخلاق بيرون برود.

 
 

       تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.
counter UPDATE error: 1054, Unknown column 'count' in 'field list'