شماره 499    |    13 مرداد 1400
   

جستجو

مروری بر خاطرات معصومه خوانساری بزرگی -2

خاطراتی از اولین اعزام

اولین اعزامم، آبان سال 1360 و در عملیات طریق‌القدس بود. البته این نکته را باید یادآوری کنم که عملیات‌ها از قبل اعلام نمی‌شد؛ من وقتی ‌‌به خوزستان اعزام و عضو سپاه شدم چند روز در ستاد امداد درمان اهواز مستقر بودم و مدتی در بهداری اهواز و دزفول فعالیت کردم. یعنی تا زمان شروع عملیات، مشغول فعالیت بودم. یادم است یک‌بار رفتم دیدن آقای مرتضایی تا یک‌سری گزارش به او بدهم. از ایشان پرسیدم: «من برای مرخصی بروم تهران یا این‌‌که ممکن است عملیات در پیش باشد؟» این بنده خدا فقط گفتند: «بمان.» نمی‌گفتند عملیات در پیش است.

آموزش تاریخ شفاهی

نخستین گام در تدوین و پیاده‌سازی

در سال‌های اخیر، ذیل کتاب‌هایی که با خاطرات مرتبط هستند یا به عنوان تاریخ شفاهی منتشر شده‌اند یا کتاب‌هایی که عنوان داستان ادبیات فارسی و ... دارند با عدم شفافیت و عدم صراحت قالب و سبک نوشتاری مواجه هستیم. روی جلدها چیزی می‌بینیم که داخل جلدها چیز دیگری است. بنابراین لازم است قبل از اینکه کار به جلد برسد و به یک اثر و محصول تولیدی تبدیل شود، باید بدانیم هویت و گونه‌ آن چیست و در کدام ژانر قرار دارد و از چه نوع سبک و سیاق نوشتاری بهره برده است.

معرفی کتاب «در میان‌ سرخپوست‌ها»

خاطرات سفر دانشجویان عدالت‌خواه به بولیوی

کتاب در میان سرخپوست‌ها، خاطرات سفر دانشجویان عدالت‌خواه به بولیوی است، که به تحقیق آقایان احسان دهقانی و امین سردارآبادی تدوین شده است. چاپ اول این کتاب ۱۹۱ صفحه‌ای، با شمارگان ۱۰۰۰ نسخه، در واحد تاریخ شفاهی دفتر مطالعات جبهه‌ فرهنگی انقلاب اسلامی، در زمستان 1399 تهیه و توسط انتشارات راه‌یار منتشر شده است.

خاطرات محمود رفیعی

شهید دکتر محمود رفیعی(1392-1343)، جانباز دوران دفاع مقدس و عضو هیات علمی دانشکده ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی، مهمان صدوپنجاه‌هفتمین برنامه شب خاطره(بهمن 1385) بود. او درباره پاتک تانک‎های عراقی و چگونگی شهادت و مجروح شدن هم‌رزمانش خاطره گفت. این روایت‌‌ را ببینیم.

وقتي براي ما مي‌نويسيد...
وقتي براي هفته‌نامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مي‌نويسيد، دوست داريم نکته‌هايي را در نظر بگيريد.
اين هفته‌نامه نوشته‌ها و دانسته‌هاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطره‌گويي، خاطره‌نگاري، يادداشت‌نويسي روزانه، سفرنامه‌نويسي، وقايع‌نگاري، روزشمار نويسي و... نشان مي‌دهد. حتي براي زيرشاخه‌هاي رشته تاريخ هم جا باز کرده‌ايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارش‌ها، مصاحبه‌ها، مقاله‌ها، يادداشت‌ها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميل‌تان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقاله‌ها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دست‌مان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اين‌باره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دل‌مان مي‌خواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفته‌نامه، با نوشته‌هاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلم‌مان از دايره اخلاق بيرون برود.
 

هلتی -7
خرج بیشتر
یک روز بچه‌های دسته دوم برای گرفتن غذا دور ماشین جمع شده بودند. بر اثر شلیک چند گلوله خمپاره 60‌م‌م به جز چند نفر که برای شنا به رودخانه رفته بودند، بقیه بچه‌ها، یعنی سیزده نفری که دور ماشین جمع شده بودند، شهید و مجروح شدند. تنها نگهبان بود که از این دسته جان سالم به در برد.
در همین خط، دو قبضه خمپاره 60م‌م به عنوان سلاح سازمانی آتش پشتیبانی نزدیک گروهان را تأمین می‌کرد. به دلیل وجود معابر نفوذی در خط دسته یکم و امتداد استقرار گروهان، این دو قبضه در دسته یک و مقر گروهان به کار گرفته می‌شدند.
تلاش برای گرفتن انتقام شروع شد. انتظاری از اجرای آتش توپخانه و خمپاره، به دلیل سهمیه‌بندیهای روزانه نمی‌رفت؛ بلکه این کوتوله‌های «آتش به اختیار» بودند که هر آن بی‌صدا از سنگرهای دشمن سر در می‌آوردند. به همین خاطر، از خمپاره 60 بیچاره مدام کار می‌کشیدند.


 
       © تمامی حقوق برای سایت تاریخ شفاهی محفوظ می باشد.