شماره 440    |    17 ارديبهشت 1399
   

جستجو

طرح یک مسأله

تاریخ شفاهی کرونا؛ به‌هنگام یا دیر!

تلنگری بر تفکرات شخصی با پایه اطلاعات

این یادداشت، به منظور طرح مسأله و درآمدی بر یک ایده مطرح می‌شود و با هدف ارزش‌گذاری‌های مثبت یا منفی نیست. با گذشت سال‌ها از گسترش تاریخ شفاهی در ایران و برگزاری میزگردها و نشست‌های متعدد تخصصی، هنوز میان فعالان این حرفه، درباره چارچوب‌های نظری تاریخ شفاهی، تدوین متن و بسیاری از مسائل مرتبط با آن، یک تعریف فراگیر وجود ندارد و همچنان نظرات و دلایل، متفاوت هستند.

نگاهی گذرا به کتاب تاریخ شفاهی علی اسحاقی

روش واقعه‌محوری در تاریخ‌نگاری جنگ ایران و عراق در مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، بر روش تاریخ شفاهی تأثیر گذاشته و به دلیل تمرکز بر وقایع، در عمل ساختار موضوعات بر محور تفکر و رفتار افراد، در مواجهه با موضوعات و مسائل، مورد واکاوی عمیق قرار نگرفته است.

دومین راوی شب خاطره برخط

در منطقه که بودیم، جنگ‌های میکروبی هم داشتیم

به گزارش سایت تاریخ شفاهی، سیصد و دوازدهمین مراسم شب خاطره، چهارم اردیبهشت 1399 به صورت برخط در وب‌سایت آپارات برگزار شد. دومین راوی «دکتر سعید مرزبان راد» جانباز و فوق تخصص جراحی قفسه سینه و ریه بود که به بیان خاطراتی از دوران دفاع مقدس و دیدگاه خود درباره شیوع ویروس کرونا پرداخت.

روایت سید یحیی صفوی

از سنندج تا خرمشهر

تاریخ شفاهی دفاع مقدس

«از سنندج تا خرمشهر» عنوان جلد اول کتاب روایت سید یحیی (رحیم) صفوی از تاریخ دفاع مقدس است که به کوشش مرحوم دکتر حسین اردستانی و توسط مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس در سال 1397 منتشر شده است. این کتاب شامل 28 جلسه گفت‌وگو با این سردار دفاع مقدس است که در برگیرنده تولد وی تا پایان عملیات بیت‌المقدس و آزادسازی خرمشهر است.

خاطرات عزیزالله قربانی

حجت‌الاسلام عزیزالله قربانی، جانباز دوران دفاع مقدس و بازیگر سینما، مهمان صدودوازدهمین برنامه شب خاطره (5 دی1381) بود. او درباره حضورش در گردان تبلیغاتِ تیپ سیدالشهدا خاطره گفت. این روایت‌‌ را ببینیم.

وقتي براي ما مي‌نويسيد...
وقتي براي هفته‌نامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مي‌نويسيد، دوست داريم نکته‌هايي را در نظر بگيريد.
اين هفته‌نامه نوشته‌ها و دانسته‌هاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطره‌گويي، خاطره‌نگاري، يادداشت‌نويسي روزانه، سفرنامه‌نويسي، وقايع‌نگاري، روزشمار نويسي و... نشان مي‌دهد. حتي براي زيرشاخه‌هاي رشته تاريخ هم جا باز کرده‌ايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارش‌ها، مصاحبه‌ها، مقاله‌ها، يادداشت‌ها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميل‌تان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقاله‌ها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دست‌مان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اين‌باره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دل‌مان مي‌خواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفته‌نامه، با نوشته‌هاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلم‌مان از دايره اخلاق بيرون برود.
 

هنگ سوم: خاطرات یک پزشک اسیر عراقی-55
مجتبی الحسینی
ترجمه: محمدحسین زوارکعبه
پس از گذشت یک شب، به وسیله دستگاه بی‌سیمی که درون یک زره‌پوش قرار داشت، با سرگرد «صباح» فرمانده هنگ تماس گرفتم. او از من خواست تا به منظور بررسی اوضاع بهداشتی یگان عازم آن منطقه شوم. شب بعد به وسیله همان زره‌پوش مخصوص ارتباطات که رانندگی آن به عهده سربازی زبردست بود، راهی خط مقدم شدم. من به دلیل ترس از انفجار مین در زیر چرخ‌های زره‌پوش، بالای آن نشستم. زره‌پوش به علت باتلاقی بودن مسیر به کندی حرکت می‌کرد. پس از نیم ساعت وارد مقر تاکتیکی هنگ شدم. فرمانده و معاون او را در داخل تانک فرماندهی که داخل سنگر مخفی شده بود، ملاقات کردم.
افراد هنگ به دلیل باران‌های سیل‌آسا و نبودن پناهگاه، در شرایط بسیار بدی به سر می‌بردند. آنها در سنگرهای بدون سقف موضع گرفته بودند تا از آتش‌باری نیروهای ایرانی در امان باشند. لازم به یادآوری است که هر کدام از هنگ‌ها دارای یک زره‌پوش برای برقراری ارتباط و حمل مجروحین بودند.


 
       © تمامی حقوق برای سایت تاریخ شفاهی محفوظ می باشد.