شماره 406    |    02 مرداد 1398
   

جستجو

خبرهای ماه؛ تیر 1398

تقویت نگاه علمی به تاریخ شفاهی

تاریخ شفاهی حتی در صورت مکتوب شدن، خصلتی گفتاری دارد و خاطره یکی از عناصر مهم در تاریخ شفاهی است که باید دارای زمان، مکان و روایت باشد. خاطراتی که خالی از این موارد باشند، مقبول نیستند.

چند نکته درباره مصاحبه تاریخ شفاهی

تاریخ شامل رویدادها، وقایع و تجارب گذشته، امری جمعی است و سرنوشت یکایک افراد جمع به آن بستگی دارد. بر همین مبنا، هنگام گردآوری، ضبط، ثبت و روایت آن در اشکال گوناگون (مکتوب، غیر مکتوب) باید به این نکته اساسی توجه کرد...

کتابخانه خاطرات

«پرواز از پنجره جنوبی»، «روایت اول از دفترچه آلبالویی» و «ایستاده در زمان»

ویژگی دیگر که آنها را به محدوده تاریخ شفاهی نزدیک می‌کند این است که در دل خاطرات، مشخصه‌های زمانی و مکانی و فردی بیان شده که مربوط به ایام اتفاق‌های مهمی در تاریخ سرزمین ما یا منطقه مشخصی از آن هستند.

به روایت تصویر

با رزمندگان و مجروحان بوسنیایی

در ایام بیست‌وچهارمین سالگرد کشتار سربرنیتسا در جنگ بوسنی، روزهایی را به‌یاد آوردم که عده‌ای از رزمندگان و مجروحان بوسنیایی را برای درمان و مداوا به ایران اسلامی آورده بودند و من از دفتر ادبیات و هنر مقاومت به دیدارشان رفتم...

خاطرات فضل‌الله محمدی

مرحوم سیدفضل‌الله محمدی، بسیجی و رزمنده دوران دفاع مقدس و مشهور به «سید سقا»، مهمان هشتادوهشتمین برنامه شب خاطره (5 آبان 1379) بود. او درباره ماجراهای رفتنش به جبهه و هم‌سفر شدن با یک رزمنده خاطره گفت. این روایت‌‌ را ببینیم.

وقتي براي ما مي‌نويسيد...
وقتي براي هفته‌نامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مي‌نويسيد، دوست داريم نکته‌هايي را در نظر بگيريد.
اين هفته‌نامه نوشته‌ها و دانسته‌هاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطره‌گويي، خاطره‌نگاري، يادداشت‌نويسي روزانه، سفرنامه‌نويسي، وقايع‌نگاري، روزشمار نويسي و... نشان مي‌دهد. حتي براي زيرشاخه‌هاي رشته تاريخ هم جا باز کرده‌ايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارش‌ها، مصاحبه‌ها، مقاله‌ها، يادداشت‌ها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميل‌تان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقاله‌ها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دست‌مان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اين‌باره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دل‌مان مي‌خواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفته‌نامه، با نوشته‌هاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلم‌مان از دايره اخلاق بيرون برود.
 

هنگ سوم: خاطرات یک پزشک اسیر عراقی- 17

مجتبی الحسینی
ترجمه: محمدحسین زوارکعبه

پزشکان سرباز به نوبت از مرکز امداد به قرارگاه «پ» تیپ بیستم می‌رفتند تا سهمی در کمک‌رسانی درمانی داشته باشند. داوطلب به آنجا نمی‌رفتند، با این حال از امتیازات مادی و معنوی برخوردار می‌شدند. هنگامی ‌که با آنها بحث می‌کردیم از دستاوردهای بعثی‌ها دم می‌زدند و تظاهر به وطن‌پرستی، ایثارگری و فداکاری می‌کردند.
اواخر نوامبر 1980/ اوایل آذر 1359 برای دومین‌بار عازم قرارگاه «پ» تیپ بیستم گشتم. هنگامی‌ که وارد قرارگاه شدم، احساس کردم قدری عقب‌نشینی کرده است، زیرا نیروهای ایرانی جریان آب را به سمت این قرارگاه هدایت کرده بودند تا از سقوط شهر اهواز به دست نیروهای عراقی جلوگیری نمایند.


 
       © تمامی حقوق برای سایت تاریخ شفاهی محفوظ می باشد.