شماره 384    |    03 بهمن 1397
   

جستجو

نشست «آوار و هاوار: تأملی در تاریخ شفاهی زلزله کرمانشاه»-1

تاریخ شفاهی، گذشته را به حال نزدیک می‌کند

اهمیت تاریخ شفاهی در آنجا بیشتر می‌شود که رویدادمحور باشد و بتوانیم پای افرادی که کمتر تریبون در دست‌شان است (افراد عادی) را به عرصه تاریخ بکشیم؛ به‌خصوص در رویدادهایی که برای مردم اهمیت زیادی دارند. آن ‌وقت به عنوان یک محقق می‌توانی فایده بیشتری را تجربه کنی.

معرفی برترین کتاب‌های تاریخ شفاهی دفاع مقدس

معرفی کتاب‌های برتر استان‌های فعال در حوزه تاریخ شفاهی دفاع مقدس، بر اساس بررسیِ 100 عنوان کتاب منتشر شده توسط ادارات کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس و سپاه پاسداران در سراسر کشور، در سال‌های 1396 و 1397 صورت خواهد گرفت.

دفاع از پایان‌نامه «بررسی نقش مصاحبه‌گر در تاریخ شفاهی»

محقق با استفاده از داده‌های کتابخانه‌ای و مصاحبه فعالِ تاریخ شفاهی، در پیِ پاسخ به این سؤال بوده که مصاحبه‌گر چگونه به نقش‌آفرینی در تاریخ شفاهی می‌پردازد؟ و به این فرضیه دست یافته که نقش مصاحبه‌گر، همان نقشِ مورخ در تاریخ مکتوب است.

«مصاحبه برای مصاحبه» اصالت ندارد

مصاحبه اگر اصالتی هم دارد، اصالت طریقی است. یعنی به دلیل آن که روشی برای کشف حقیقت به شمار می‌آید، می‌تواند از اصالت برخوردار شود و اساساً به همین دلیل باید در روش‌شناختی پژوهش به مصاحبه و اصالت‌های آن توجه نمود.

«باریک‌الله شیخ حسن!» متفاوت با دیگر کتاب‌های خاطرات

مخاطبِ این آفرین شیخ‌حسنِ سی سال پیش است که دکتر کنونی به حالش غبطه می‌خورد. البته، با خواندن آن خاطره معلوم خواهد شد که حتی در آن زمان هم گوینده «باریک‌الله شیخ‌حسن!» به مراتب بیش از خود شیخ‌حسن سزاوار تحسین و آفرین بوده است.

خاطرات محمدرضا اخگری

مهندس محمدرضا اخگری، رزمنده دوران دفاع مقدس، مهمان هفتادوچهارمین برنامه شب خاطره (3 تیر 1378) بود. او درباره شهید دکتر مصطفی چمران خاطره گفت. این روایت‌‌ را ببینیم.

وقتي براي ما مي‌نويسيد...
وقتي براي هفته‌نامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مي‌نويسيد، دوست داريم نکته‌هايي را در نظر بگيريد.
اين هفته‌نامه نوشته‌ها و دانسته‌هاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطره‌گويي، خاطره‌نگاري، يادداشت‌نويسي روزانه، سفرنامه‌نويسي، وقايع‌نگاري، روزشمار نويسي و... نشان مي‌دهد. حتي براي زيرشاخه‌هاي رشته تاريخ هم جا باز کرده‌ايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارش‌ها، مصاحبه‌ها، مقاله‌ها، يادداشت‌ها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميل‌تان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقاله‌ها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دست‌مان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اين‌باره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دل‌مان مي‌خواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفته‌نامه، با نوشته‌هاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلم‌مان از دايره اخلاق بيرون برود.
 

اسراری از درون ارتش عراق-22

ترجمه: حمید محمدی

پاداش یا حق‌السکوت؟
صدام در برابر حربه ترس و ارعاب از ترفند دیگری نیز بهره می‌جست. در واقع او در حالی پا به میدان گذاشته بود که در یک دست شمشیر برهنه و در دست دیگر سکه‌هایی طلایی داشت. هر کس با پول و طلا تطمیع نمی‌شد و سر تسلیم فرود نمی‌آورد، به‌ناچار می‌بایست سرش را به این شمشیر برنده بسپارد. او سعی می‌کرد با دادن مدال‌های مختلف و جوایز گوناگون به خانواده فرماندهانی که در جنگ کشته می‌شدند، مانع اعتراض و نارضایتی آنان شود.
معمولاً پاداش‌ها به چند روش داده می‌شد:

1ـ پرداخت مبلغ 3000 دینار همراه با یک قطعه زمین مسکونی به علاوه یک دستگاه ماشین سواری جدید به خانواده قربانی. (در واقع اینها همه خون‌بهای مقتول بود و حق‌السکوتی برای خانواده‌اش!)

2ـ صدام روشی جدید برای پاداش دادن و ترغیب نیروها ابداع کرد و آن عبارت بود از پرداخت 500 تا 1000 دینار به هر فردی که در جبهه موفق به کشتن بیش از 25 ایرانی شود. به این ترتیب او انگیزه دیگری در ذهن افرادی که هیچ اعتقادی به این جنگ نداشتند، ایجاد کرد تا لااقل برای به دست آوردن پول بیشتر هم که شده، تن به نبرد بدهند.


 
       © تمامی حقوق برای سایت تاریخ شفاهی محفوظ می باشد.