شماره 362    |    17 مرداد 1397
   

جستجو

تاریخ‌نگاران، نخستین خبرنگاران

خبرنگاری در ایران، حرفه‌ای امروزی نیست و در گذشته این امر بر عهده تاریخ‌نگاران و پژوهشگران بوده است. با توجه به شیوه تاریخ‌نگاری در کتاب «تاریخ بیهقی» می‌توان از ابوالفضل بیهقی به عنوان یک خبرنگار تمام عیار ایرانی در قرن پنجم هجری قمری یاد کرد.

تاریخ پنهان و تاریخ شفاهی

تاریخ نهفته در سینه ‌افراد بومی و محلی را می‌توان تاریخ پنهان نامید. دست یافتن به این افراد و ترغیب آنان به نقل و بیان هر آنچه در سینه خود مسدود کرده‌اند، آن را به یک تاریخ آشکار مبدّل می‌سازد.

خاطرات عزت ‌شاهی، الگویی برای شفاهی‌کاران

کتاب عزت شاهی تاریخ شفاهی شخص‌محور است. گرچه سؤالات از متن حذف شده‌اند، اما از روایت تدوین شده، می‌توان به سؤالات پی‌برد. از سویی با پژوهش، این موضوع فردمحور در کانال تاریخ شفاهی موضوع‌محور قرار گرفته است.

در «باغ مادربزرگ» روایت شده است

خاطرات بانوی کُرد

در این کتاب به خاطرات و گفته‌های راوی اکتفا نشده است. با 40 نفر از افراد نظیر فرزندان راوی،‌ مردم شهر روانسر،‌ مردم عراقی که مهمانان راوی بودند و مسئولان محلی مصاحبه کردم و محتوای مصاحبه‌ها را به متن کتاب اضافه کردم.

خاطرات فریبرز خوب‌نژاد

فریبرز خوب‌نژاد، از آزادگان دوران دفاع مقدس، مهمان شصت‌وششمین برنامه شب خاطره (5 شهریور 1377) بود. او در این برنامه خاطراتی از عملیات کربلای 4 و 5 و سال‌های اسارت خود در دوران جنگ تحمیلی ارتش صدام علیه جمهوری اسلامی ایران گفت. این روایت‌‌ را ببینیم.

وقتي براي ما مي‌نويسيد...
وقتي براي هفته‌نامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مي‌نويسيد، دوست داريم نکته‌هايي را در نظر بگيريد.
اين هفته‌نامه نوشته‌ها و دانسته‌هاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطره‌گويي، خاطره‌نگاري، يادداشت‌نويسي روزانه، سفرنامه‌نويسي، وقايع‌نگاري، روزشمار نويسي و... نشان مي‌دهد. حتي براي زيرشاخه‌هاي رشته تاريخ هم جا باز کرده‌ايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارش‌ها، مصاحبه‌ها، مقاله‌ها، يادداشت‌ها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميل‌تان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقاله‌ها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دست‌مان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اين‌باره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دل‌مان مي‌خواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفته‌نامه، با نوشته‌هاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلم‌مان از دايره اخلاق بيرون برود.
 

یادداشت‌های خرمشهر - 6

شهید بهروز مرادی

بسمه‌تعالی
راستش را بخواهی چیزی برای نوشتن ندارم. بنابراین مجبورم گاهی از پرندگان روی آسمان برایت بنویسم و گاهی از ماهی‌های ته رودخانه. نامه قبلی را که نوشتم (بعد از پیدا شدن استخوان‌های محمودرضا دشتی) سخت پریشان بودم، و دلم می‌خواست یک بنده‌خدایی یک سیلی محکم توی گوشم می‌زد، تا لااقل بهانه‌ای برای گریستن پیدا می‌کردم. اما خوب چه کنیم که خیلی از بغض‌ها در گلو خفه می‌شود.
هنوز اشک در چشم‌مان نخشکیده یک اتفاق دیگر می‌افتد، و اینجا مجالی برای اندیشیدن و تفکر بر حادثه‌ها و لحظه‌ها و صحنه‌ها کمتر حاصل می‌شود.


 
       © تمامی حقوق برای سایت تاریخ شفاهی محفوظ می باشد.