شماره 346    |    22 فروردين 1397
   

جستجو

سرمایه فکری و ضرورت مستندسازی دستاوردها با روش تاریخ شفاهی

مستندسازی تجربیات در قالب تاریخ شفاهی، باعث می‌شود دانش ذهنی که در رفتار و درک انسان قرار دارد و از تعامل افراد ظهور می‌یابد، به دانش صریح که دانش مستند و عمومی است تبدیل شود و جامعه به دانش‌های جدیدی دست پیدا کند.

خاطراتی درباره چهره عکس سردر بهشت زهرا(س)

دقیقه‌ای بعد از انفجار

چه در طول زندگی‌، چه بعد از شهادت خیلی‌ها را تحت‌تأثیر خود قرار داد. همین عکس برای ما خاطرات زیادی را ایجاد کرد؛ کسانی که با این عکس ارتباط برقرار کردند و افرادی که با این عکس متحول شدند.

گفت‌وگو با نجمه جمارانی، امدادگر دوران دفاع مقدس

خاطراتی از روزهای محاصره آبادان و فدائیان اسلام

شهر خیلی خلوت بود. جلو بعضی از خانه‌ها سنگربندی شده بود. ماشین‌های نظامی توی شهر تردد می‌کردند و با تعجب به من و تهمینه نگاه می‌کردند. غیر از صدای انفجار و تیراندازی، صدای دیگری شنیده نمی‌شد. به بیمارستان رسیدیم...

خاطرات محسن وفامهر

دکتر محسن وفامهر، استاد دانشگاه علم و صنعت ایران، مهمان پنجاه‌وچهارمین برنامه شب خاطره (5 تیر 1376) بود. او در این برنامه، خاطرات خود از ساخت اسکله و پل متحرک برای اروندرود و انجام یکی از عملیات دفاع مقدس را تعریف کرد. این روایت‌‌ را ببینیم.

روایت‌های مردمی، بخش گم‌شده تاریخ را هدیه می‌دهند

ما به سازمان‌های اجتماعی می‌رویم و می‌خواهیم سالخوردگان را برای ثبت تاریخ شفاهی شناسایی کنند. علاوه بر این، مردم به مرکز تاریخ شهر دعوت می‌شوند تا روایت خود را بگویند، البته در صورتی که بیش از 50 سال در شهر زندگی کرده باشند.

تاریخ شفاهی، مهم‌ترین قسمت طرح «خلاقیت در جعبه»

جوامع روستایی اغلب دارای گنجینه‌ای از ساکنان سالخورده هستند که مخزنی از تاریخ محلی و جهانی را در خود دارند. با این حال، همان‌طور که ساکنان اذعان دارند، خطر از دست دادن این روایت‌ها و سرگذشت‌ها وجود دارد.

وقتي براي ما مي‌نويسيد...
وقتي براي هفته‌نامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مي‌نويسيد، دوست داريم نکته‌هايي را در نظر بگيريد.
اين هفته‌نامه نوشته‌ها و دانسته‌هاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطره‌گويي، خاطره‌نگاري، يادداشت‌نويسي روزانه، سفرنامه‌نويسي، وقايع‌نگاري، روزشمار نويسي و... نشان مي‌دهد. حتي براي زيرشاخه‌هاي رشته تاريخ هم جا باز کرده‌ايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارش‌ها، مصاحبه‌ها، مقاله‌ها، يادداشت‌ها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميل‌تان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقاله‌ها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دست‌مان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اين‌باره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دل‌مان مي‌خواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفته‌نامه، با نوشته‌هاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلم‌مان از دايره اخلاق بيرون برود.
 

سال‌های تنهایی - 37

خاطرات خلبان آزاده، هوشنگ شروین(شیروین)
به کوشش: رضا بنده‌خدا

رادیوها را در مکان‌های مختلف جاسازی کردیم تا برای دیگران در آینده قابل استفاده باشد. طرز تهیه باتری را نیز نوشتیم و در کنار آنها قرار دادیم. قرآن‌ها و چند جلد نهج‌البلاغه را که در روزهای آخر به ما دادند! بین بچه‌ها قرعه کشیدیم. بعضی با خود دارو و بعضی ملحفه برمی‌داشتند. هر کسی چیزی می‌گفت. یکی بدون توجه به این شور و نشاط، در گوشه‌ای از محوطه، در افکار خود غوطه‌ور بود و قدم می‌زد. یکی در گوشه‌ای نشسته و به نقطه‌ای خیره مانده بود. چند نفر دور هم جمع شده بودند و مسائل را مورد بحث و بررسی قرار می‌دادند. یکی می‌گفت: «احتمالاً ما را با هواپیما مبادله می‌کنند.» یکی می‌گفت: «ما را به اردوگاه می‌برند و از آنجا عوض می‌شویم.» یکی می‌گفت: «شاید رهای‌مان کنند و بگویند خودتان برگردید.» یکی...

درون همه ما را نوعی شتاب و بیتابی به تلاطم می‌انداخت؛‌ آزادی! هیچ باور کردنی نبود. نگهبان‌ها با ما خداحافظی می‌کردند و چند نگهبان دیگر، تفتیش! هیچ چیز نباید با خود برمی‌داشتیم؛ حتی قرآن!


 
       © تمامی حقوق برای سایت تاریخ شفاهی محفوظ می باشد.