شماره 314    |    25 مرداد 1396
   

جستجو

برگزاری نشست‌های شانزدهم و هفدهم «تاریخ شفاهی کتاب»

115 سال سابقه در نشر؛ نسل ششم خاندان اقبال این راه را ادامه می‌دهند؟

هدف و فکر اولیه بیشتر ناشران و کتاب‌فروشان، تجاری نبوده است، به همین دلیل نام کتابخانه را بر روی کتاب‌فروشی و انتشارات‌شان می‌گذاشتند. ما که چاپخانه، حروف‌چینی، نشر و صحافی داشتیم، نام سازمان چاپ و انتشارات را بر کتاب‌فروشی نهادیم و...

آشنایی با برنامه «شبِ خاطره»

چهره‌به‌چهره با راویان دفاع

هسته اصلی برنامه شب خاطره را خاطره‌‌گویان و راویان برنامه (رزمندگان دوران جنگ) تشکیل می‌‌دهند. در طول بیان خاطرات از عکس‌‌ها و فیلم‌‌های مستند موجود و مرتبط به منظور تأیید و درک بهتر خاطرات استفاده می‌‌شود. در فاصله‌‌های میانِ برنامه نیز از قطعات نمایشی، ادبی و هنری مختلف به فراخور موضوع و مناسبت‌‌‌‌ها استفاده می‌‌گردد.

مصاحبه تاریخ شفاهی و ضرورت‌های آن - 18

کاربردهای زبان بدن(2)

حرکت سر، نشانه‌ علاقه‌مندی به گفت‌وگو و توجه به سخنان مصاحبه‌شونده است. همچنین نشان می‌دهد، منظور طرف مقابل‌ را درک کرده‌اید. برخی افراد به صورت طبیعی عادت دارند هنگام گوش دادن به سخنران یا طرف مقابل،‌ سرشان را تکان دهند. شما هم سعی کنید این کار را انجام دهید. در عین حال باید از حرکت‌های بیش از حد و هیجانی هم اجتناب ورزید. هرگز در این مورد افراط نکنید و دائماً سرتان را تکان ندهید.

خاطرات سعید تاجیک

سعید تاجیک، رزمنده دفاع مقدس و راوی خاطرات کتاب «جنگ دوست‌داشتنی»، مهمان سی‌وچهارمین برنامه شب خاطره (6 مهر 1374) بود. او درباره عملیات کربلای چهار خاطره گفت. این روایت‌ را ببینیم.

درباره یک طرح مکان‌ محور

شنیدن و گفتن تاریخ شفاهی با شماره تلفن رایگان

«در اینجا بشنوید» یک طرح مکان محور است و این امکان را برای همگان فراهم می‌سازد که با گرفتن یک شماره تلفن رایگان، بتوانند در خیابان یک روایت تاریخ شفاهی کوتاه بشنوند. اگر مردم شهر بخواهند ماجرایی تعریف کنند، می‌توانند با همین خط روایت خود را بازگو کنند.

خلق یک «روبات پدر» با استفاده از تاریخ شفاهی

یک شرکت ساخت عروسک با هوش مصنوعی، برنامه‌ای ساخته است که اجازه می‌دهد کسی مانند من که اساساً هیچ پیش‌زمینه­‌ای درباره برنامه‌نویسی ندارد، بتواند یکی از این شخصیت‌های سخن‌گوی کنش‌گر را طراحی کند. خب، درست همان موقع‌ها بود که بیماری وحشتناک پدرم را تشخیص دادند و بعد یک طرح متعارف تاریخ شفاهی را آغاز کردم که سپیده دم آغاز شد و من ‌توانستم یک کار دیگر انجام دهم و آن ساختن این بات بود.

وقتي براي ما مي‌نويسيد...
وقتي براي هفته‌نامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مي‌نويسيد، دوست داريم نکته‌هايي را در نظر بگيريد.
اين هفته‌نامه نوشته‌ها و دانسته‌هاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطره‌گويي، خاطره‌نگاري، يادداشت‌نويسي روزانه، سفرنامه‌نويسي، وقايع‌نگاري، روزشمار نويسي و... نشان مي‌دهد. حتي براي زيرشاخه‌هاي رشته تاريخ هم جا باز کرده‌ايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارش‌ها، مصاحبه‌ها، مقاله‌ها، يادداشت‌ها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميل‌تان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقاله‌ها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دست‌مان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اين‌باره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دل‌مان مي‌خواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفته‌نامه، با نوشته‌هاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلم‌مان از دايره اخلاق بيرون برود.
 

سال‌های تنهایی-5

خاطرات خلبان آزاده، هوشنگ شروین(شیروین)
به کوشش: رضا بنده‌خدا

سوار ماشین شدیم و بعد از حدود پنج دقیقه راست و چپ رفتن‌های آن‌چنانی ـ که به سختی از زیر دستمال می‌دیدم ـ ماشین سر کوچه ایستاد و وارد یک ساختمان اداری شدیم.

نگهبان‌ها کمک کردند و مرا به یکی از اتاق‌ها بردند و چشم‌بند و دست‌بندم را گشودند. علی‌رغم درد و خستگی فراوان، دلم می‌خواست احساس تحلیل رفتگی‌ام را پیش دشمن ابراز نکنم و حداقل ظاهری طبیعی و آماده از خود نشان بدهم.

مردی تقریباً چهل ساله با لباس نیروی هوایی پشت میز نشسته بود. تعدادی صندلی خالی در اطراف قرار داشت و نقشه‌ای بر دیوار. در حقیقت، این افسر نیروی هوایی، اوّلین بازجویی را می‌خواست انجام دهد. گفت:‌ «بنشین...» در حالی که انگلیسی را بسیار روان صحبت می‌کرد،‌ ادامه داد:

ـ ... ما اطلاعاتی می‌خواهیم که اگر برای‌مان بگویی یا نگویی، هیچ فرقی نمی‌کند؛ چون اینجا افرادی را داریم که این اطلاعات را به ما می‌دهند.

سعی کردم تعجّب و ناراحتی‌ام را از گفته‌های او پنهان کنم، در حالی که دیگر نمی‌توانستم به حرف‌هایش اطمینان داشته باشم، آرام و خونسرد یعنی بی‌اطّلاع از همه چیز گفتم:

ـ پس چرا مرا به اینجا آورده‌اید؟!


 
       © تمامی حقوق برای سایت تاریخ شفاهی محفوظ می باشد.